برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۳۲۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۳۲۳ —

رفتار بود که کلیهٔ سلسلهٔ امپراطورهائی را که او جزء ایشان است باسم وی موسوم کرده سلسلهٔ آنطونن مینامند.

مارکورل - آنطونن جوانی را موسوم به مارکورل[۱] بفرزندی قبول کرده جانشین خود قرار داد و او چون بامپراطوری رسید یکی از خویشان خود را که وروس[۲] نام داشت در سلطنت با خود شریک ساخت (سنه ۱۶۱). مارکورل از طفولیت داخل سلسلهٔ حکما شده خرقه میپوشید و روی خاک میخوابید. مادرش با زحمت زیاد او را راضی کرد که روی تخته پوست بخوابد. بمذهب رواقیین که بعد شرح خواهیم داد خیلی مایل شد و در زمان امپراطوری خود نیز آن را مجری داشت و هر روز حساب اعمال خویش را میکرد و از خود مواخذه می‌نمود که آیا تکلیف خود را بجا آورده یا نه. همواره بر خود سخت میگرفت و ریاضت میکشید. کم میخورد و زیاد کار میکرد. با آنکه ضعیف‌المزاج بود وظائف امپراطوری را کاملا بعمل میاورد. تفریحی نداشت جز نوشتن افکار و خیالات خود و کتابی از او بیادگار مانده که موسوم است به «افکار من».[۳] از جمله چیزها که در آن کتاب نوشته این است که نسبت باشرار نباید غضبناک شد بلکه باید ملایمت پیش گرفت. اگر میتوانی ایشان را متنبه کن والا بخاطر بیاور که رأفت را برای آن بتو


  1. Marc Aurèle
  2. Verus
  3. Meditations