تقلید ساکت که مقلد فقط بایما و اشاره مطلب میفهمانید. گاهی از اوقات هم مثل یونانیها آوازه و سرودخوانی میکردند. زن امپراطور شخصاً بعنوان آوازهخوانی بمعرض تماشا میآمد و یکی دیگر از امپراطورها یعنی دمیسین که برای جشنها ترتیبات داده یک تئاتر مخصوص برای آوازهخوانی و مسابقه درین فن بنا نموده که ادئون[۱] نامیده میشده است.
دیگر از اقسام بازی مسابقه در راندن عراده بود که در محلی موسوم به سیرک[۲] مجری میداشتند و آن میدانی بود که در اطراف پلهها و نشیمنها برای تماشائیان داشت و از این قسم میدان در روم متعدد بود و معتبرتر از همه سیرک بزرگ بود در پای کوه پالاتن که گنجایش دویست و پنجاه هزار نفر تماشاچی داشت و در طرفین میدان دو حد از مفرغ مطلا نصب کرده بودند که عرادها میبایست در اطراف آنها بچرخند. سائق عراده بالای آن ایستاده شلاقی بدست میگرفت و مهار اسبها را بکمر میبست و اسبها را میراند و هرکس که پیش میافتاد جایزه دریافت مینمود و در حین حرکت عرادهها تماشائیان هریک طرفدار یکی میشدند و نذر میبستند و قیل و قال میکردند و هیجانی داشتند و دستمالهای خود را حرکت میدادند و بعضی اوقات کار بزد و خورد هم میرسید و هرگاه امپراطور درین امر