گردیدند و بمحاصرهٔ تدمر آمدند. ملکه قرار کرد لکن گرفتار و اسیر شد و شهر تدمر تسلیم گردید ولی اهالی چندی بعد طغیان کرده ساخلویان رومی را کشتند. ارلین معجلا مراجعت نموده شهر را دوباره گرفت و خراب کرد چنانکه حالا جز بعضی خرابههای باشکوه چیزی از آن باقی نیست.
پس از آن ارلین مملکت گل را که چندین سال بود از اطاعت امپراطور خارج شده مطیع نمود و بشهر روم مراجعت کرده تشریفات نصرت برای خود فراهم کرد و در این موقع ملکه زنوبی و آن شخصیکه خود را امپراطور گل میخواند جلو عراده ارلین مغلولا حرکت میکردند و بعد از انجام این تشریفات با این دو نفر هم بمهربانی رفتار نمود اما از اخراج وحشیان از ولایت داسی صرف نظر کرد و کوچنشینهای رومی را که در آنجا بودند بساحل یمین رود دانوب نقل مکان داد و رود مزبور دوباره سرحد دولت روم شد.
ارلین برای محفوظداشتن شهر روم از حملات خارجی حصار جدیدی بجهت آن شهر ساخت که بر جمیع آبادیهای قدیم و جدید آن محیط بود و بالاخره بخیال لشکرکشی بایران حرکت کرد لکن در بین راه مقتول شد (سنه ۲۷۵).
بعد از ارلین مجلس سنا پیرمردی بامپراطوری برداشت موسوم به تاسیت که از اعقاب تاسیت مورخ معروف بود و او