از وقایعی که دربارهٔ تئودوز نقل کردهاند حکایتی است که دلالت بر کمال جانبداری اواز دین مسیح مینماد و آن اینست که وقتی در یکی از بلاد مابین سکنه و لشکریان گت نزاعی واقع شد و مردم چون از آن جماعت زحمت زیاد میدیدند هیجان کرده جمعی از صاحبمنصبان ایشانرا بقنل رسانیدند تئودوز در حال غضب حکم داد اهل آن بلد را قتل عام بکنند. بعد از این واقعه چون امپراطور خواست به کلیسا رود خلیفه مسیحی جلو در از او ممانعت کرده گفت چون خون بیگناهان ریختی قابل ورود باین مکان مقدس نیستی. تئودوز فوراً تمکین حکم خلیفه نموده مدت هشت ماه از ورود بکلیسا اجتناب کرد تا از گناه توبه نموده کفاره بعمل آورد و در روز ولادت حضرت عیسی دوباره بکلیسا داخل شد و این اول دفعه بود که یکنفر امپراطور قوهای فوق قدرت سلطنتی قائل شده نسبت بآن اظهار خضوع مینمود.
--( فصل بیست و نهم )--
ترتیبات دولت روم در مأئه چهارم
وضع دربار - امپراطورهای قدیم بطور ساده مانند صاحبان مشاغل و مناصب و سرداران رومی زندگی میکردند ولی در دورهٔ آخر مخصوصاً از وقتیکه کرسی مملکت بطرف مشرق آمد کمکم امپراطورها عادات سلاطین مشرقزمین را اختیار کردند و خود را