برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۴۰۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۴۰۳ —

نسبت بزارع تعهد و مجبوریتی نداشت لکن صرفه او در این بود ک او را بحال خود نگه دارد لهذا کم‌کم زارعین پدر بر پسر در اراضی که زراعت میکردند ماندند و کار بجائی رسید که ارباب از جواب گفتن زارع ممنوع گردید و زارع یک نوع حق مالکیت در اراضی پیدا کرد و فقط سهمی از عایدات میبایست بارباب بدهد و حق مهاجرت از مکان خود هم نداشت و هر سالی چند روز هم میبایست مجاناً در اراضی ارباب کار بکند و در مأئه سیم و چهارم وحشیانی را که رومیها در جنگ اسیر میکردند غالبا در اراضی خود سمت زارع میدادند.

لشکر رومی - در اوایل امر چنانکه مذکور داشته‌ایم تمام افراد رومیان لشکر بودند. بعدها کم‌کم سربازی حرفه و پیشه گردید یعنی مردم در ازای پول جزء لشکر میشدند چون امور دولت روم از نظم و رونق افتاد ترتیب کار لشکر و حقوق ایشان هم مغشوش و غیرمنظم شد. در مأئه سیم امپراطورها خواستند ترتیبی در کار لشکر بدهند دسته‌ها و افواح جدیده تاسیس کردند و چون بطریق داوطلب کسی برای داخل شدن در فوج حاضر نمیشد دادن سرباز را برای ملاکین نوعی مالبات قرار دادند یعنی آنها را مجبور میکردند که از زارعین با بندگان آزادکرده خود سرباز بدهند و این سربازها چندان کاری نبودند و مثل سربازان قدیم رومی در جنگ مهارت و رشادت ظاهر نمیساختند. بنابرین