این برگ همسنجی شدهاست.
«و شکلهای منفرد و تنها
«خود را به اولین کشالهٔ بیداری
«و به هجوم مخفی کابوسهای شوم
«تسلیم میکنند.
«افسوس
«من با تمام خاطرههایم
«از خون، که جز حماسهٔ خونین نمیسرود
«و از غرور، غروری که هیچگاه
«خود را چنین حقیر نمیزیست
«در انتهای فرصت خود ایستادهام
«و گوش می کنم: نه صدائی
«و خیره میشوم: نه ز یک برگ جنبشی
«و نام من نفس آنهمه پاکی بود
«دیگر غبار مقبرهها را هم
«بر هم نمیزند»
۱۰۵
دیدار در شب