این برگ همسنجی شدهاست.
بر نردبام کهنهٔ چوبی
بر رشتهٔ سست طناب رخت
بر گیسوان کاجهای پیر
و فکر میکردم به فردا، آه
فردا –
حجم سفید لیز.
با خش و خش چادر مادر بزرگ آغاز میشد
و با ظهور سایه مغشوش او، در چارچوب در
– که ناگهان خود را رها میکرد در احساس سرد نور –
و طرح سرگردان پرواز کبوترها
در جامهای رنگی شیشه.
فردا…
گرمای کرسی خواب آور بود
من تند و بیپروا
دور از نگاه مادرم خطهای باطل را
۳
آن روزها