این برگ همسنجی شدهاست.
وقتی که در کلاس اکابر حضور مییابند
هر یک به روی سینه، ششصد و هفتاد و هشت کباب پز برقی
و بر دو دست، ششصد و هفتاد و هشت ساعت ناوزر ردیف کرده و میدانند
که ناتوانی از خواص تهی کیسه بودنست، نه نادانی
فاتح شدم بله فاتح شدم
اکنون به شادمانی این فتح
در پای آینه، با افتخار، ششصد و هفتاد و هشت شمع نسیه میافروزم
و میپرم به روی طاقچه تا با اجازه، چند کلامی
دربارهٔ فوائد قانونی حیات بعرض حضورتان برسانم
و اولین کلنگ ساختمان رفیع زندگیم را
همراه با طنین کف زدنی پرشور
بر فرق فرق خویش بکوبم
ای مرز پر گهر
۱۴۳