برگه:Tavalludi Digar - Farogh Farrukhzad.pdf/۱۶۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تو مهربانیت را میبخشیدی

وقتی که من گرسنه بودم

تو زندگانیت را میبخشیدی

تو مثل نور سخی بودی

 
 

تو لاله‌ها را میچیدی

و گیسوانم را میپوشاندی

وقتی که گیسوان من از عریانی میلرزیدند

تو لاله ها را میچیدی

 
 

تو گونه‌هایت را میچسباندی

به اضطراب پستان‌هایم

وقتی که من دیگر

چیزی نداشتم که بگویم

تو گونه‌هایت را میچسباندی

به اضطراب پستان‌هایم

من از تو میمردم
۱۵۴