برگه:Zendegani-man.pdf/۶۷: تفاوت میان نسخه‌ها

Rostam2 (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام
 
Mymihan2 (بحث | مشارکت‌ها)
 
وضعیت برگوضعیت برگ
-
نمونه‌خوانی‌نشده
+
مشکل‌دار
متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):
خط ۱: خط ۱:
‫زندگانی من ‪ /‬احمد کسروی ‪........................................................................................................................................................................‬‬

‫‪۶۷‬‬

‫یکروز ناچار شدم قزاقی را جلو نانوایی کتک زدم و همان روز به شهربانی رفته چگونگی را به‬
‫یکروز ناچار شدم قزاقی را جلو نانوایی کتک زدم و همان روز به شهربانی رفته چگونگی را به‬
‫آقای میرزا عبداﷲ خان بهرامی رییس شهربانی گفتم‪ .‬در آنسال در میان آن گرفتاریها یکی از‬
‫آقای میرزاعبداﷲ خان بهرامی رییس شهربانی گفتم‪ .‬در آنسال در میان آن گرفتاریها یکی از‬
‫خوشبختیهای تبریز این بود که مرد بسیار کاردان و توانایی همچون آقای بهرامی رییس شهربانی‌‬
‫خوشبختیهای تبریز این بود که مرد بسیار کاردان و توانایی همچون آقای بهرامی رییس شهربانی‌‬
‫می‌بود‪ .‬کارهای این مرد در تبریز هر کدام داستانی می‌دارد‪ .‬در این باره همان که سخن مرا شنید درزمان‪ ۱‬دستور‬
‫می‌بود‪ .‬کارهای این مرد در تبریز هر کدام داستانی می‌دارد‪ .‬در این باره همان که سخن مرا شنید درزمان‪ <ref> درزمان= فوراً‬ًً (ویراینده)</ref>‬دستور‬
‫داد قزاقهای تاراجگر را از قزاقخانه بخواهند‪ .‬قزاقخانه ایستادگی می‌داشت‪ .‬ولی در سایه پافشاری آقای بهرامی ناچار‬
‫داد قزاقهای تاراجگر را از قزاقخانه بخواهند‪ .‬قزاقخانه ایستادگی می‌داشت‪ .‬ولی در سایه پافشاری آقای بهرامی ناچار‬
‫شده رختهای آنها را ﹶکند و همه را به شهربانی فرستاد‪ .‬در اینجا آنان را به سه پایه تازیانه بسته زدند‪ .‬دوستی من با‬
‫شده رختهای آنها را کَند و همه را به شهربانی فرستاد‪ .‬در اینجا آنان را به سه پایه تازیانه بسته زدند‪ .‬دوستی من با‬
‫آقای بهرامی از همانجا آغاز یافته است‪.‬‬
‫آقای بهرامی از همانجا آغاز یافته است‪.‬‬


‫آقای بهرامی با سران شهربانی تبریز و افسران‬
‫آقای بهرامی با سران شهربانی تبریز و افسران‬
‫)از دست چپ کس سوم آقای بهرامی هستند(


(از دست چپ کس سوم آقای بهرامی هستند)
‫بدینسان کار ما پیش رفت‪ .‬ولی قزاقان که در آنکوی دستهای می‌بودند سخت بدشمنی‌‬

‫بدینسان کار ما پیش رفت‪ .‬ولی قزاقان که در آنکوی دسته‌ای می‌بودند سخت بدشمنی‌‬
‫برخاستند‪ .‬شبی بخانه ما آمده و پیش از آنکه ما بیدار شویم بازگشته بودند‪ .‬شبی دیگر بخانه حاجی محمد جعفر‬
‫برخاستند‪ .‬شبی بخانه ما آمده و پیش از آنکه ما بیدار شویم بازگشته بودند‪ .‬شبی دیگر بخانه حاجی محمد جعفر‬
‫رفته بودند که کار به تپانچه انداختن و هایهوی کشیده بود‪.‬‬
‫رفته بودند که کار به تپانچه انداختن و هایهوی کشیده بود‪.‬‬

‫شگفت است که ملایان که نان دولت را حرام دانسته چند ماه پیش مردم را از نزدیک شدن‬
‫شگفت است که ملایان که نان دولت را حرام دانسته چند ماه پیش مردم را از نزدیک شدن‬
‫باز می‌داشتند اکنون آنان هم فشار آورده پته می‌طلبیدند که از نان دولت بخرند‪ .‬این بود اندازه‬
‫باز می‌داشتند اکنون آنان هم فشار آورده پته می‌طلبیدند که از نان دولت بخرند‪ .‬این بود اندازه‬
‫دینداری ایشان‪.‬‬
‫دینداری ایشان‪.‬‬


'''۲۸) نمونه‌ای از رفتار ملایان'''
‫چنانکه در تاریخ هجده ساله نیز نوشته شده سال ‪ (۱۳۳۵) ۱۲۹۶‬سال پر پیشامدی می‌بود‪ .‬در آغاز سال‪،‬‬
‫شورش روسستان رخ داد و تزار برافتاد و در ایران و همه جا تکانی پدید آورد‪ .‬در پی آن در تبریز از یکسو قزاقها و‬
‫‪ -۱‬درزمان = فورا‬


‫چنانکه در تاریخ هجده ساله نیز نوشته شده سال ‪ (۱۳۳۵) ۱۲۹۶‬سال پر پیشامدی می‌بود‪ .‬در آغاز سال‪،‬‬ ‫شورش روسستان رخ داد و تزار برافتاد و در ایران و همه‌جا تکانی پدید آورد‪ .‬در پی آن در تبریز از یکسو قزاقها و‬
‫)ویراینده(‬