برگه:Zendegani-man.pdf/۴۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Mymihan2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏مشکل‌دار: درج عکس
ArashBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی «ي» و «ك» عربی
 
متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):
خط ۱۵: خط ۱۵:


بدین سان دسته ای از آزادیخواهان پدید آورده خوشیها میداشتیم. ولی من آسوده نمی بودم
بدین سان دسته ای از آزادیخواهان پدید آورده خوشیها میداشتیم. ولی من آسوده نمی بودم
و از چند راه فشار می دیدم. زیرا ملايان رهایم نمی کردند و دست از آزارم برنمی داشتند. حاجی میر ابوالحسن
و از چند راه فشار می دیدم. زیرا ملایان رهایم نمی کردند و دست از آزارم برنمی داشتند. حاجی میر ابوالحسن
انگجی - آن ملای نامردی که زمانی خود را بجلو مشروطه خواهان انداخته در سایه پشتیبانی
انگجی - آن ملای نامردی که زمانی خود را بجلو مشروطه خواهان انداخته در سایه پشتیبانی
آنان جا برای خود در توده باز کرده بود و سپس در پیشامد جنگ روس، نامردی دریغ نگفته و
آنان جا برای خود در توده باز کرده بود و سپس در پیشامد جنگ روس، نامردی دریغ نگفته و
بجلو اوباش افتاده انجمن را به تاراج داده بود . چون دلبستگی های مرا به مشروطه شنیده بود
بجلو اوباش افتاده انجمن را به تاراج داده بود . چون دلبستگی های مرا به مشروطه شنیده بود
تکفیرم می کرد. آن ملای هکماواری که گفتم داماد حاجی میرمحسن آقا و دشمن ویژه من
تکفیرم می کرد. آن ملای هکماواری که گفتم داماد حاجی میرمحسن آقا و دشمن ویژه من
می بود، پیاپی مردم دژخوی<ref> دژخوی = دارای خوی‌های بد و ناتراشیده (ویراینده)</ref> هکماوار و قرا ملک را به من می آغالانيد<ref> آغالانبدن= شورانیدن، تحریک کردن (ویراینده)</ref>. عینک به چشم زدن و
می بود، پیاپی مردم دژخوی<ref> دژخوی = دارای خوی‌های بد و ناتراشیده (ویراینده)</ref> هکماوار و قرا ملک را به من می آغالانید<ref> آغالانبدن= شورانیدن، تحریک کردن (ویراینده)</ref>. عینک به چشم زدن و
جوراب بافت ماشین پوشیدن و عمامه کوچک بسر گزاردن و ریش فرو نهشتن<ref> هشتن؛ هلیدن= گذاشتن، رها کردن، نهشتن= نگذاشتن (ویراینده)</ref> من، و به دبستان
جوراب بافت ماشین پوشیدن و عمامه کوچک بسر گزاردن و ریش فرو نهشتن<ref> هشتن؛ هلیدن= گذاشتن، رها کردن، نهشتن= نگذاشتن (ویراینده)</ref> من، و به دبستان