برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۲۹۳: تفاوت میان نسخه‌ها

Zahrashams (بحث | مشارکت‌ها)
 
دانیل (بحث | مشارکت‌ها)
جز تصحیح مسائل یونی‌کدی (ک و ی عربی و غیره)
متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):متن برگ (در تراگنجانی خواهد آمد):
خط ۱: خط ۱:
چون دولتیان در پشت سر می‌بودند او نیز نایستاده روانه دیزج گردید، و آنجا همدست دیگران می‌کوشید تا سردار آمد. در این هنگام که سردار بدان‌سان می‌کوشید و مجاهدان هریکی از راه دیگری جان‌فشاني مي‌كرد، حاجی‌علی‌عمو نیز سر از پا نشناخته با آن سال‌خوردگی در غیرت و چابکی به جوانان پیشی می‌جست. توپی که در سنگر هکماوار می‌بود و مجاهدان به هنگام گریز بیرون برده بودند، این زمان در آن‌سوی گورستان بر سر راه ويجویه می‌خوابید. حاجی‌علی‌عمو از باغی به باغی گذشت و با آنکه گلوله پیاپی می‌ریخت پروای جان نکرده خود را به سر توپ رسانید، و آن را کشیده به پشت دیواری آورد. مجاهدان یاری نموده آن را به سنگری کشیدند و توپچی در پشت آن ایستاده به گلوله‌باران پرداخت. به هنگامی که سردار از بالاخانه، و دیگر مجاهدان هر کدام از گوشه‌ای، با کردان
چون دولتیان در پشت سر می‌بودند او نیز نایستاده روانه دیزج گردید، و آنجا همدست دیگران می‌کوشید تا سردار آمد. در این هنگام که سردار بدان‌سان می‌کوشید و مجاهدان هریکی از راه دیگری جان‌فشانی می‌کرد، حاجی‌علی‌عمو نیز سر از پا نشناخته با آن سال‌خوردگی در غیرت و چابکی به جوانان پیشی می‌جست. توپی که در سنگر هکماوار می‌بود و مجاهدان به هنگام گریز بیرون برده بودند، این زمان در آن‌سوی گورستان بر سر راه ویجویه می‌خوابید. حاجی‌علی‌عمو از باغی به باغی گذشت و با آنکه گلوله پیاپی می‌ریخت پروای جان نکرده خود را به سر توپ رسانید، و آن را کشیده به پشت دیواری آورد. مجاهدان یاری نموده آن را به سنگری کشیدند و توپچی در پشت آن ایستاده به گلوله‌باران پرداخت. به هنگامی که سردار از بالاخانه، و دیگر مجاهدان هر کدام از گوشه‌ای، با کردان
می‌جنگیدند و گرماگرم گلوله‌ریزی می‌بود، ناگهان توپ به غرش برخاست و این شگفت که به گلوله نخست آسیب سختی به دولتیان رسانید.
می‌جنگیدند و گرماگرم گلوله‌ریزی می‌بود، ناگهان توپ به غرش برخاست و این شگفت که به گلوله نخست آسیب سختی به دولتیان رسانید.