صحیفه سجادیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mohamad61.20 (بحث | مشارکت‌ها)
Mohamad61.20 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶:
 
== اسناد صحیفه ==
حدیث کرد ما‌ را‌ سید بزرگوار نجم‌الدین (گوینده «حدثنا») در‌ اول سند نجم‌الدین بهاءالشرف کیست؟ بنابر قول حکیم متأهلهمتأله ‌و‌ فقیه بارع محقق میرداماد قدس سره القدوسی گوینده عمیدالدین هبةالله ابن حامد ابن احمد ابن ایوب ابن علی بن‌ ایوب است و سید بزرگوار ‌و‌ حکیم متأهله میر سید علی خان قدس سره در‌ شرح صحیفه خود این قوم را‌ صحیح دانسته است از‌ شیخ بهاءالدین قدس سره نقل فرموده گوینده حدثنا در‌ این طریق علی ابن سکون است که‌ از‌ علمای بزرگ ‌و‌ موثق امامیه رضوان الله علیهم است ‌و‌ این بزرگواران ‌و‌ سایر حکماء ‌و‌ علمای بزرگ امامیه گویند صدور صحیفه سجادیه از‌ امام سجاد بروایات مستفیضه بلکه قریب بتواتر است هیچ شک ‌و‌ تردیدی در‌ این که‌ کلام امام است نتوان کرد.) که‌ لقبش بهاءالشرف است ‌و‌ کنیه اش ابوالحسن ‌و‌ نام شریفش محمد فرزند حسن ابن احمد ابن علی ابن محمد ابن عمر ابن یحیی علوی حسینی او‌ گفت روایت کرد ما‌ را‌ شیخ سعید که‌ کنیه اش ابوعبدالله ‌و‌ نامش محمد فرزند احمد ابن شهریار خزینه دار قبر مطهر آستان قدس ‌و‌ روضه منور مولانا ابوالائمة الکرام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه الصلوة ‌و‌ السلام (و او‌ داماد شیخ الطایفه صدوق علیه الرحمة است) در‌ شهر ربیع الاول سال پانصد ‌و‌ شانزدهم هجرت که‌ ابومنصور محمد ابن احمد ابن عبدالعزیز عکبری معدل رحمة الله علیه صحیفه را‌ بر‌ شیخ صدوق عرضه می داشت ‌و‌ قرائت می کرد هنگام قرائت من‌ حاضر بودم ‌و‌ استماع قرائت صحیفه می کردم ‌و‌ او‌ از‌ ابوالفضل محمد ابن عبدالله ابن مطلب شیبانی روایت کرد ‌و‌ گفت حدیث کرد ما‌ را‌ سید شریف ابوعبدالله جعفرابن محمد ابن جعفر ابن حسن ابن جعفر ابن حسن ابن حسن المجتبی ابن امیرالمومنین ابوالائمة الهدی ولی الله اعظم سیدنا ‌و‌ مولانا علی ابن ابیطالب علیه السلام ‌و‌ او‌ گفت حدیث کرد ما‌ را‌ عبدالله ابن عمر ابن خطاب زیت فروش در‌ سال 265 ‌و‌ او‌ گفت حدیث کرد دائی من‌ علی ابن نعمان اعلم ‌و‌ او‌ گفت حدیث کرد مرا عمیر ابن متوکل ثقفی بلخی از‌ پدر خود متوکل ابن هرون ‌و‌ او‌ حدیث کرد که‌ پدرم متوکل گفت من‌ یحیی ابن زید ابن علی ابن الحسین را‌ هنگامی که‌ به‌ قصد خروج بر‌ علیه بنی امیه عزم خراسان داشت ملاقات کردم از‌ من‌ پرسید متوکل از‌ کجا می آیی عرض کردم از‌ سفر حج می آیم آنگاه از‌ خویشان ‌و‌ عموزادگانش در‌ مدینه حال پرسید ‌و‌ بالخصوص در‌ پرسش از‌ حال حضرت امام صادق ابن محمد صلوات الله علیهما بسیار مبالغه کرد من‌ یحیی را‌ از‌ حالات همه پاسخ دادم ‌و‌ گفتم حضرت صادق ‌و‌ تمام بنی اعمام از‌ فاجعه شهادت پدرت زید ابن علی علیه السلام حزین ‌و‌ غمگین بودند آنگاه یحیی فرمود عموی من‌ محمد ابن علی الباقر علیه السلام پدرم را‌ از‌ خروج بر‌ علیه بنی امیه منع کرد ‌و‌ او‌ را‌ از‌ عاقبت این خروج ‌و‌ بیرون شدن از‌ مدینه (که شهادت ‌و‌ شدائد در‌ پی اوست) آگاه ساخت آنگاه یحیی پرسید از‌ من‌ که‌ پسرعمویم حضرت جعفر ابن محمد (امام صادق) را‌ ملاقات کردی؟