از وبگاه تنزیل و نرم‌افزار جامع تفاسیر نور متن اصلی: سورة الرعد در ویکی‌نبشته عربی

به نام خداوند بخشنده مهربان‏

المر (رمزی بین خدا و رسول است) این است آیات کتاب خدا و قرآنی که به حق و راستی بر تو از جانب پروردگارت نازل گردید و لیکن اکثر مردمان به آن ایمان نمی‏آورند. (۱)

خداست آن ذات پاکی که آسمان‌ها را چنان که می‏نگرید بی‏ستون برافراشت آن گاه بر عرش (قدرت بر وجود کل) قرار گرفت و خورشید و ماه را مسخّر اراده خود ساخت که هر کدام در وقت خاص به گردش آیند، امر عالم را منظم می‏سازد و آیات (قدرت) را با دلایلی مفصل بیان می‏دارد، باشد که شما به ملاقات پروردگار خود یقین کنید. (۲)

و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوه‏ها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هر گونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن (بر قدرت آفریدگار) است. (۳)

و در زمین قطعاتی مجاور و متصل است (که آثار هر قطعه مباین قطعه دیگر است) زمینی برای تاکستان و باغ انگور قابل است، و یک جا برای زراعت غلّات، و زمینی برای نخلستان آن هم نخل‌های گوناگون که همه با یک آب مشروب می‏شوند ولی ما بعضی را در نوع میوه بر بعضی برتری می‏دهیم، و این امور عاقلان را ادلّه واضحی (بر حکمت صانع) است. (۴)

و اگر تو را جای تعجب (به کار منکران) است عجب قول منکران معاد است که می‏گویند: آیا ما چون خاک شدیم باز از نو خلق خواهیم شد؟ اینان هستند که به خدای خود کافر شدند و هم اینان زنجیرها (ی قهر و عذاب) بر گردن دارند و هم اینان اصحاب دوزخند و در آن همیشه معذبند. (۵)

(ای رسول ما) کافران پیش از تقاضای آمرزش و احسان (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در عذاب می‏کنند؟ در صورتی که چه عقوبت‏های عبرت‏آموز بر امّتان کافر گذشته رسید! و خدا بر ظلم خلق هم بسیار صاحب عفو و مغفرت است و هم صاحب قهر و انتقام سخت است. (۶)

و باز کافران (به طعنه) می‏گویند که چرا از خدایش بر او آیت و معجزه‏ای فرستاده نشد؟ (باید بدانند که) تنها وظیفه تو اندرز و ترسانیدن (خلق از نافرمانی خدا) است و هر قومی را (از طرف خدا) رهنمایی است. (۷)

تنها خدا می‏داند که بار حمل آبستنان عالم چیست و بار رحم‌ها چه نقصان و چه زیادت آرند، و مقدار همه چیز در علم ازلی خدا معین است. (۸)

اوست عالم به عوالم غیب و شهود و بزرگ خدای متعال (برتر از هر وصف و ادراک عقول). (۹)

در پیشگاه علم ازلی آن کس از شما که سخن به سرّ گوید یا آشکار و آن که در ظلمت شب پنهان است یا در روشنی روز به کار و فعالیت مشغول است، همه یکسانند (و خدا بر همه آگاه است). (۱۰)

برای هر کس پاسبان‌ها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هر گاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آن‌که آن بلا بگرداند نیست. (۱۱)

اوست که برای بیم (از قهر) و امید (به رحمت) خود برق را به شما می‏نماید و ابرهای سنگین را پدید می‏آورد. (۱۲)

و رعد (و برق و همه قوای عالم غیب و شهود) و جمیع فرشتگان همه از بیم (قهر) خدا به تسبیح و ستایش او مشغولند، و صاعقه‏ها را بر سر هر قومی بخواهد می‏فرستد، باز هم کافران در (قدرت) خدا جدل می‏کنند با آن‌که او سخت انتقام است. (۱۳)

دعوت خدا (و رسولانش) به حق و حقیقت است و بت‌هایی که مشرکان به جای خدا می‏خوانند هیچ حاجتی را از آن‌ها برنیاورند و تنها مانند آن کس‏اند که به سوی آبی دست دراز کند که بیاشامد ولی آب به دهانش نرسد، و دعای کافران جز در (حرمان و) ضلالت نیست. (۱۴)

هر که در آسمان‌ها و زمین است با همه آثار وجودیش به رغبت و اشتیاق و به اکراه و الزام، شب و روز به سجده (و طاعت) خدا مشغول است. (۱۵)

بگو که آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین کیست؟ بگو: خداست، پس بگو: آیا شما خدا را گذارده و غیر خدا (مانند بتان و فرعونان) را برای نگهبانی و یاری خود برگرفتید در صورتی که آن‌ها بر سود و زیان خود هم قادر نیستند؟ آن گاه بگو: آیا چشم نابینا (ی جاهل) و دیده‌ی بینا (ی عالم) یکسان است؟ یا ظلمات (شرک و بت پرستی) با نور (معرفت و خدا پرستی) مساوی است؟ یا آن‌که این مشرکان شریکانی برای خدا قرار دادند که آن‌ها هم مانند خدا چیزی خلق کردند و بر مشرکان، خلق خدا و خلق شریکان خدا مشتبه گردید؟ (هرگز چنین نیست) بگو: تنها خدا خالق هر چیز است و او خدای یکتایی است که همه عالم مقهور اراده اوست. (۱۶)

خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل کفی بر آمد چنان که فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت (مانند طلا و نقره) یا برای اثاث و ظروف (مانند آهن و مس) در آتش ذوب کنند مثل آب کفی برآورد، خدا به مثل این (آب و فلزات و کف روی آن‌ها) برای حق و باطل مثل می‏زند که (باطل چون) آن کف به زودی نابود می‏شود و اما (حق چون) آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است در زمین درنگ می‏کند. خدا مثل‌ها را بدین روشنی بیان می‏کند. (۱۷)

آنان که دعوت حق را اجابت کرده و به خدا ایمان آوردند بر آن‌ها بهترین پاداش و خوش‌ترین زندگانی است، و آنان که اجابت نکردند اگر مالک همه آن‌چه در روی زمین است باشند هر آینه آن را فدای آسایش خود کنند (مگر از عذاب برهند و هرگز نجات نیابند)، آن‌ها را حساب سخت و جایگاه دوزخ باشد که بسیار بد آرامگاهی است. (۱۸)

آیا مسلمانی که به یقین می‏داند که این قرآن به حق از جانب خدا بر تو نازل شده است با کافر نابینای جاهل یکسان است؟ تنها عاقلان متذکر این حقیقتند. (۱۹)

عاقلان آن‌هایند که به عهد خدا وفا می‏کنند و پیمان حق را نمی‏شکنند. (۲۰)

و هم به آن‌چه خدا امر به پیوند آن کرده (مانند صله رحم و محبت اهل ایمان و علم) می‏پیوندند و از خدای خود می‏ترسند و از سختی هنگام حساب می‏اندیشند. (۲۱)

و هم در طلب رضای خدا راه صبر پیش می‏گیرند و نماز به پا می‏دارند و از آن‌چه نصیبشان کردیم پنهان و آشکار انفاق می‏کنند و در عوض بدی‌های مردم نیکی می‏کنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند. (۲۲)

که آن منزل بهشت‌های عدن است که در آن بهشت‌ها خود و همه‌ی پدران و زنان و فرزندان شایسته‌ی آن‌ها داخل می‏شوند در حالی که فرشتگان بر (تهنیت) آن‌ها از هر در وارد می‌گردند. (۲۳)

(و می‏گویند) سلام و تحیت بر شما باد که صبر پیشه کردید، و بس نیک است سرانجام این سرای. (۲۴)

و آنان که پس از پیمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را می‏شکنند و هم از آن‌چه خدا امر به پیوند آن کرده پاک می‏گسلند و در روی زمین فساد و فتنه بر می‏انگیزند اینان را لعن (خدا) و منزلگاه عذاب سخت دوزخ نصیب است. (۲۵)

خدا هر که را خواهد فراخ روزی و هر که را خواهد تنگ روزی می‏گرداند، و (این مردم کافر) به زندگانی و متاع دنیا دلشادند در صورتی که دنیا در قبال آخرت متاعی (موقت و ناقابل) بیش نیست. (۲۶)

و کافران (مکه) می‏گویند: چرا آیت و حجت قاطعی از خدا بر (اثبات نبوت) او نازل نشد؟ تو به آن‌ها بگو که (حجت قاطعی مانند قرآن و معجزات دیگر آمد اکنون) خدا هر که را خواهد گمراه و هر که را که به درگاه او تضرع و انابه کند هدایت می‏کند. (۲۷)

آن‌ها که به خدا ایمان آورده و دل‌هاشان به یاد خدا آرام می‏گیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام‏بخش دل‌هاست. (۲۸)

آنان که به خدا ایمان آورده و به کار نیکو پرداختند خوشا بر احوال آن‌ها، و بازگشت و مقام نیکو آن‌ها راست. (۲۹)

ما تو را میان خلقی به رسالت فرستادیم که پیش از این هم (پیغمبران و) امت‏های دیگر به جایشان بوده و در گذشتند (امر تازه‏ای نیست که تو را به رسالت فرستادیم) تا بر آن‌ها آن‌چه از ما به وحی بر تو رسد تلاوت کنی در حالی که آن‌ها به خدای مهربان کافر می‏شوند، بگو: او خدای من است و جز او خدایی نیست، من بر او توکل کرده‏ام و روی امیدم همه به سوی اوست. (۳۰)

و اگر قرآنی بود که با (اعجاز بیان) آن کوه‏ها به رفتار می‏آمد و زمین از هم می‌شکافت و با مردگان سخن گفته می‏شد (همین قرآن با عظمت است که با وجود آن باز ایمان نمی‏آورند). بلکه فرمان همه عالم با خداست (هر چه خواهد به مشیت ازلی می‏کند) آیا مؤمنان هنوز ندانسته‏اند که خدا اگر بخواهد همه مردم را (به الزام و جبر) هدایت می‏کند؟ و (این نه مصلحت است زیرا باید) کافران پیوسته از کردار زشتشان به کیفر و سرکوبی رسند یا مصیبتی نزدیک دیار آن‌ها فرود آید تا آن گاه که (در محشر هم) وعده خدا (بر هلاک آن‌ها) فرا رسد، که خدا خلاف وعده نخواهد کرد. (۳۱)

و مردم به رسولان پیش از تو هم استهزای بسیار کردند من هم به کافران فرصت دادم آن گاه ایشان را به عقوبت گرفته و با چه عقاب سخت به کیفر رسانیدم. (۳۲)

آیا خدایی که نگهبان همه نفوس عالم با آثارشان است (فراموش کردند)؟ و برای خدا شریکانی جعل کردند، بگو که نام خدایان خود برگویید (که این‌ها کیستند و اثر اینان چیست و از چه رو مستحق پرستش شدند؟) یا این که شما مردم نادان می‏خواهید خدا را به چیزی که در زمین از آن آگاه نیست آگه سازید؟! یا آن‌که به ظاهر سخنی (که خود هم حقیقتی بر آن قائل نیستید) می‏گویید؟ بلکه کافران را مکر و فسونشان در نظر زیبا آمده و از راه خدا باز ماندند، و هر کس را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ کس وی را هدایت نتواند کرد. (۳۳)

چنین گمراهان در زندگانی دنیا (به انواع بلا) معذبند و البته عذاب عالم آخرت سخت‏تر است، و از (قهر) خدا ابداً نگهداری ندارند. (۳۴)

وصف بهشتی که متقیان را وعده دادند چنان است که نهرها زیر درختانش جاری است و مأکولاتش همیشگی و سایه آن برقرار است، این بهشت سرانجام اهل تقواست و سرانجام کافران آتش دوزخ است. (۳۵)

و آنان که ما بر آن‌ها کتاب فرستادیم (یعنی مؤمنان اهل کتاب و مسلمانان) به این (کتاب با عظمت قرآن) که بر تو نازل شد بسیار خوشوقتند، و جماعتی از آن‌ها (مانند کفار اهل کتاب و قریش) برخی آیات را انکار می‏کنند. بگو: من مأمورم که خدای یکتا را پرستم و هرگز به او شرک نیاورم، به سوی او دعوت می‏کنم و بازگشت من به سوی اوست. (۳۶)

و همچنین ما قرآن را کتابی با حکمت و فصاحت عربی فرستادیم، و اگر با این علم و دانش که بر تو آمد باز پیرو میل جاهلانه‌ی آن‌ها شدی دیگر مدد و نگهبانی از (قهر) خدا نخواهی داشت. (۳۷)

و محققاً ما رسولانی پیش از تو فرستادیم و برای همه‌ی آنان (مانند تو) زنان و فرزندان مقرر نمودیم (یعنی همه رسل بشر بودند، یکی فرشته نبود که از لوازم بشری بی‏نیاز باشد) و هیچ پیغمبری را نرسد که بی اذن خدا آیت و معجزی آورد، که هر امری را وقتی معین مرقوم است. (۳۸)

خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات می‏کند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست. (۳۹)

و اگر ما (در حیات تو) بر تو برخی از آن وعده عذابی که به کافران دادیم پدیدار کنیم یا آن‌که (پیش از آن وقت) تو را به دیدار آخرت بریم، به هر حال بر تو تبلیغ (حکم خدا) و بر ما حساب (خلق) است (و تعیین وقت عذاب و حساب یا عفو بندگان از وظایف نبوت نیست). (۴۰)

آیا مردم ندیدند که ما (به فرستادن رسولان) عزم سرزمین (کافران جاهل) کرده و از هر طرف آن می‏کاهیم (و بر بلاد و قدرت اهل ایمان می‏افزاییم)؟ و تنها خداست که در جهان فرمان می‏دهد و هیچ کس بر رد حکمش قادر نیست و اوست که در یک لحظه حساب همه خلق بی‏شمار را می‏کند. (۴۱)

و پیش از اینان هم بسیاری کافران مکرها (بر ضد رسولان) کردند (و عاقبت همه هلاک شدند) که همه مکر و تدبیرها نزد خداست، او می‏داند هر کس به چه کار و اندیشه است، و کافران به زودی خواهند یافت که عاقبت خوش و منزل سعادت برای کیست. (۴۲)

و کافران بر تو اعتراض کنند که تو رسول خدا نیستی، بگو: تنها گواه بین من و شما خدا و عالمان حقیقی به کتاب (خدا که انبیا و اولیا و علما ربّانیند) کافی خواهد بود. (۴۳)