اطلاعات/۱۳۵۶/۱/۴/تفاوت طنز طبیعی و طنز قراردادی

اطلاعات، ۴ فروردین ۱۳۵۶ از محمد محیط طباطبائی
تفاوت طنز طبیعی و طنز قراردادی

تفاوت طنز طبیعی و طنز قراردادی


استاد محمد محیط طباطبائی


از قرار معلوم به پیروی از رسمی که از دیرزمان در اروپای غربی متداول بوده و در مصر و لبنان که روزگاری ازین رسم پیروی میکرد سابقه دارد، در فصل تابستان و بهار که طول روزها تا بیش از دو ساعت از روزهای زمستانی کوتاه و بر گرمای بعد از ظهر آن افزوده میشود ساعت ظهر را یکساعت جلو می‌آورند تا طول ساعات عصر به هشت ساعت و از آن صبح به شش ساعت برسد.

بدین ترتیب ساعت صبح که کار روزانه عمومی را آغاز خواهند کرد در حقیقت از هفت بعد از نیمه شب طبیعی آغاز میگردد.

برای اینکه مطلب بهتر در خاطر بنشیند اندکی درباره وقت ظهر توضیح داده میشود. هنگام عبور ظاهری قرص خورشید از فراز یک محل و یا به اصطلاح علم هیات قرار گرفتن نقطه‌ای در سطح زمین در روی خط طول با نصف‌النهار آن محل با مرکز زمین و خورشید در امتداد یک خط مستقیم ظهر محلی واژه ناخوانا آغاز میگردد و اثر محسوس آن از روی سایه اشیاء و اشخاص برپا که به حد اعلای نقصان خود میرسد و سپس رو به افزایش میگذارد، در چشم ناظر آشکارا میشود.

چنانکه میدانیم وقت فضیلت نماز ظهر از همین وقتی است که سایه رو به افزایش مینهد و به همین مناسبت در آن زمان که هنوز ساعت دیواری و بغلی میکانیکی اختراع نشده و حمل‌ونقل اسطرلاب و ساعتهای شنی و آبی کار دشواری بود، مراقبت سایه اشیاء را اساس شناسایی وقت ظهر قرار داده بودند که همه‌جا در دسترس هر نمازگزاری قرار داشت براین اساس در مساجد شهرها و دهات دایره معروف به «هندیه» را که بر آن خطوط هندسی بر مبنای کم‌وبیش سایه‌محور منصوب تغییر وقت صبح و عصر را نشان میداد، میساختند و احیانا برای تعیین اختلاف وقت ظهر حقیقی محل تفاوت طول روز فصول چهارگانه را هم در کنار دایره بر سنگ مرمر نقش میکردند.

تا پنجاه سال پیش بر بام مدرسه دارالفنون ظهر سنگ مرمری افقی نصب شده بود که وقت ظهر را با رعایت اختلاف طول آن از بیست و سه و پنجاه و چهار دقیقه تا بیست و چهار دقیقه ثبت کرده بودند و در نوسازی معلوم نشد با آن‌سنگ چه کردند.

موذن مسجد همیشه پیش از آنکه برای اعلام وقت ظهر و هنگام آغاز نماز پیشین بر بام گلدسته مسجد برود، بدین دایره مینگریست و پس از اطمینان خاطر، بانک اذان را برمی‌آورد.

وقتی روابط میان کشورهای جهان از راه تلگراف و تلفن و راه‌آهن و کشتی بخاری برقرار شد و درپی آن رادیو و تلویزیون و اقمار مصنوعی نیز از آستین اختراع بیرون آمد، تعیین وقت متحدی که از روی آن روابط عمومی تنظیم گردد ضرورت پیدا کرده و اعلام ساعات ظهر واحد در کشورهای مختلف برحساب نصف‌النهارها معمول شد چنانکه با افزایش یا کاهش طول فاصله نصف‌النهار یا بر مبنای هر پانزده درجه طول در یکساعت، رابطه منظور برقرار گردید.

برهمین مبنی نصف‌النهار تقریبی طهران واحد ظهر سراسر کشور ایران به حساب آمد و در نقطه‌های شرقی مملکت با نقاط غربی تفاوت به قریب یکساعت نجومی بالغ می گردید. چنانکه وقتی در رضائیه، رادیو اعلام وقت ظهر میکند هنوز دقایق متعددی به ظهر حقیقی محل باقی مانده و در زاهدان قریب نیمساعت از ظهر حقیقی محل گذشته است. بنابراین این وقت متحد فقط به کار تنظیم حرکت هواپیما و اعلام ساعات وصول یا ارسال تلگراف و انتظار پراکندن خبر رادیو میخورد ولی به‌کار اعلام حقیقی محل نمیخورد و از روی جدول اختلاف ساعت ظهر در نقاط مختلف کشور باید ظهر واقعی را بدست آورد. بر همین اساس است که وقت اقامه نماز ظهر در مشهد و قم و تبریز تفاوت کامل پیدا میکند و اذان ظهر در این شهرها و حتی خود تهران هم چند دقیقه با وقت ظهر اعلام شده در رادیو تفاوت وقت دارد.

در کشتی‌های مربوط به شرکت های دریانوردی انگلیسی و کشور های کمنولث ساعت کشتی‌ها ظهر گرینویچ را در انگلیس نشان میدهد که با ساعت سه و نیم بعد از ظهر طهران موافق است و چون مدار حرکت کشتی ها بر این قرار است پس در دفتر نمایندگیهای این کشتی‌رانیها نیز ساعت در هر جا که باشد ظهر لندن را نشان میدهد. جلو آوردن ساعات دو فصل شامل روزهای بلند سال تا یکساعت باز عمل ارتباطی است که برای تنظیم ساعات کار برحسب بلندی و کوتاهی روزهای سال در کشورهائی برگزیده شده که اختلاف ساعات شبانه‌روز آنها تا شش ساعت و هیجده ساعت هم میرسد ولی در هندوستان و مصر و بوشهر و اصفهان این تفاوت به اعتبار کمی عرض چندان زیاد نبوده که اعمال جشن تدبیری ضرورت پیدا کند.

در دوره مشروطه که وقت ساعات کار اداری رسمی لازم بود در سراسر کشور وحدت شکلی پیدا کند و در موسم روزهای بلند از پنج به ظهر محلی تا یک بعدازظهر و در موسم روزهای کوتاه، از چهار به‌ظهر محلی تا دو ساعت بعد از ظهر تعین وقت رسمی میشد. پس از ایجاد رادیو که نصف‌النهار تهران ملاک آغاز و انجام ساعات کار روزانه در سراسر کشور قرار گرفت چنین مسول گردید که در شرق کشور تا نیمساعت زودتر و در غرب تا نیمساعت دیرتر وقت کار رسمی آغاز گردد.

سی و اندی سال وقت گذشت تا مردم با تحمل اشکال فکری و عملی بدین وقت غیرطبیعی و قراردادی عادت کردند و چنانکه وقتی در مشهد صدای اذان ظهر را در صحن مطهر رضوی با در مدرسه طالبیه و بازار ترین بیموقع میشنیدند با ساعت خود می‌سنجیدند و اذهان بتدریج منتقل به سبب این تفاوت میگردید و آرامش میذیرفت.

اکنون که در نظر گرفته شده بنا به سنت جاری در اروپای غربی وقت ظهر یکساعت جلو آورده شود تا ساعت هفت صبح رادیو ساعت هشت اعلام کند کارهای روزانه آغاز گردد تقریبا عملی صورت می‌پذیرد که در آن هنوز سود اقتصادی و اجتماعی ملحوظ نیست در مصرف برق چنانکه تصورشده تغییری از کاهش مقدار مصرف به وجود نخواهد آورد. همینقدر وضعی به‌وجود می‌آید که بایستی سی سال بیشتر امتداد زمان پیدا شود تا مردم بدان خو بگیرند.

یقین دارم این تغییر وقت ظهر که یک ساعت در طهران و یک ساعت و نیم در ماکو و قصر از ظهر حقیقی زودتر آغاز می‌شود در اعلام وقت نماز ظهر هر محلی تغییری ایجاد نمی‌کند و وجود جداول چاپی اختلاف که بایستی ضمیمه تقویم‌های فارسی گردد مردم را متوجه به‌میزان اختلاف روزانه خواهد کرد و اذان ظهر در بازار تبریز یکساعت و نیم قبل از ظهر و در زاهدان نیم ساعت پیش از ظهر گفته خواهد شد و مردم از سر کار عادی خود به نزدیکترین مسجد برای انجام وظیفه دینی رو کرد.

شاید غیر از مصرف برق از نظر نزدیکی به کشورهایی که مردم را دیرزمانی است به چنین ترتیب کسوری عادت داده‌اند و وقت حقیقی در واجبات روزانه زندگانی ایشان تاثیر ندارد حاوی مصلحت و منفعتی باشد که در طی مدتی تجربه میزان سود و زیانی ناشی از آن سنجیده و تصمیم نهائی گرفته خواهد شد. چیزی که بطور مسلم در معرض تغییر قرار نمیگیرد همان مقدار مصرف برق است که اصولا در تابستان از نظر مقدار خنک کردن هوا و آب ارتباط دارد و گرمای هوا بهمان اندازه که در اعلام وقت سابق کار خود را می‌کند اثر خواهد بخشید چه قبلا ساعت کار را هفت بامداد شروع می‌کردیم و اینک در همان هشت آغاز میکنند در حقیقت موافق همان هفت مرسوم است و تغییر وقت ابدا پیدا نمیشود که بر آن طرح کاهش میزان مصرف قوه را پیش کشید.

اینک در انتظار تجربه و مقایسه به تصمیم معهود باید تسلیم بود و دید که چه پیش می‌آید.

این اثر در ایران، کشوری که برای اولین بار در آنجا منتشر شده است، در مالکیت عمومی قرار دارد. همچنین در ایالات متحده هم طبق بخشنامه 38a دفتر حق تکثیر ایالات متحده در مالکیت عمومی قرار دارد.
در مورد اشخاص حقیقی این بدین معنا است که مؤلف این اثر قبل از ۳۱ مرداد ۱۳۵۹ درگذشته یا اینکه از تاریخ مرگش بیش از ۵۰ سال گذشته است. در مورد اشخاص حقوقی نیز نشان دهنده این است از تاریخ اولین انتشار اثر بیش از ۳۰ سال گذشته است.