این برگ همسنجی شدهاست.
۲۸۰
چون حاصل آدمی درین جای دو در | ||||||
جز خون دل و دادن جان نیست دگر | ||||||
خرّم دل آنکه یکنفس زنده نبود | ||||||
و آسوده کسیکه خود نزاد از مادر |
۲۸۱
خشت سر خُم ز ملکت جم خوشتر | ||||||
بوی قدح از غذای مریم خوشتر | ||||||
آه سحری ز سینهٔ خمّاری | ||||||
از نالهٔ بوسعید و ادهم خوشتر |
۲۸۲
در دایرهٔ سپهر ناپیدا غور | ||||||
مینوش بخوشدلی که دور است بجور | ||||||
نوبت چو بدور تو رسد آه مکش | ||||||
جامیست که جمله را چشانند بدور |