| | | | | | |
|
ای چهرهی زیبای تو رشک بتان آذری |
|
هر چند وصفت میکنم در حسن از آن زیباتری |
|
|
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر |
|
حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟ |
|
|
آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام |
|
بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری |
|
|
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان |
|
زینسان مرو دامنکشان کارام جانم میبری |
|
|
عزم تماشا کردهای آهنگ صحرا کردهیی |
|
جان ودل ما بردهای اینست رسم دلبری |
|
|
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو |
|
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری |
|
|
خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما |
|
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری |
|