امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/باد بازآمد و بوی گل وریحان آورد
باد بازآمد و بوی گل وریحان آورد | خندهی باغ مرا گریهی هجران آورد | |||||
باز گلهای نو از درد کهن یادم داد | غنچهها بر جگرم زخم چو پیکان آورد | |||||
بوی آن گمشده خویش نمییابم هیچ | زان چه سودم که صبا بوی گلستان آورد | |||||
تا تو از خانه برون آیی هردم چاک است | بر سرکوی تو دامان و گریانی چند |