امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/برو ای باد و پیش دیگران ده جلوه بستان را
برو ای باد و پیش دیگران ده جلوه بستان را | مرا بگذار تا می بینم آن سرو خرامان را | |||||
به این مقدار هم رنجی برای خاطر نمیخواهم | که از خونم پشیمانی بود آن ناپشیمان را | |||||
مپرس ای دل که چون میباشد آخر جان غمناکت | که من دیریست کز یادت فراموش کردهام جان را | |||||
ورت بدنامی است از من به یک غمزه بکش زارم | چرا برخویش مشکل می کنی این کار آسان را؟ |