| | | | | | |
|
بهار پرده بر انداخت روی نیکو را |
|
نمونه گشت جهان بوستان مینو را |
|
|
یکی در ابر بهاری نگر ز رشتهی صبح |
|
چگونه میگسلد دانههای لولو را |
|
|
سفر چگونه توان کرد در چنین وقتی |
|
ز دست چون بتوان داد روی نیکو را |
|
|
به باغ غرقهی خون است لاله دانی چیست |
|
ز تیغ کوه بریده است روزگار او را |
|
|
بیا که تا به چمن در رویم و بنشینیم |
|
ببوی گل بکف آریم جام گلبو را |
|
|
مخز به نیم جو آن صحبتی که باغرض است |
|
که راحتی نبود صحبت ریایی را |
|
|
چو خاک بر سر راه امید منتظرم |
|
کزان دیار رساند صبا نسیم وفا |
|
|
برای کس چو نگردد فلک بیتقدیر |
|
عنان خویش گذارم به اقتضای قضا |
|
|
میان صومعه و دیر گر چه فرقی نیست |
|
چو من به خویش نباشم چه اختیار مرا |
|
|
کسی که بر درمیخانه تکیه گاهی یافت |
|
چه التفات نماید به مسند دارا ؟ |
|
|
خوش آنکسی که درین دور میدهد دستش |
|
حریف جنس و می صاف و گوشهی تنها |
|