امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/سرو بستان ملاحت قامت رعنای تست
سرو بستان ملاحت قامت رعنای تست | نور چشم عاشقان خسته خاک پای تست | |||||
من نه تنها گشتهام شیدای دردت جان من | هرکرا جان و دل و دینی بود شیدای تست | |||||
در درون مسجد و دیر و خرابات و کنشت | هر کجا رفتم همه شور تو و غوغای تست | |||||
جانم از غیرت ز دست جاهلان سوزد از انک | سرو را گویند مانند قد رعنای تست | |||||
وعده دیدار خود کردی به فردا از آن سبب | جان خسرو منتظر بر وعده فردای تست | |||||
برشکر خوانند افسون بهر دلجویی ولیک | شکری کو خود فسون خواند لب دلجوی تست | |||||
ما و مجنون در ازل نوشیدهایم از یک شراب | در میان ما از آن دو اتحاد مشربست |