| | | | | | |
|
دلبرا، روز جدایی یاد ما میکردهای |
|
یا چو از ما دور گشتی دل جدا میکردهای |
|
|
اندرین مدت که روی اندر کشیدی زین دیار |
|
با که میبودی؟ بگو: عشرت کجا میکردهای؟ |
|
|
چون سلامت میفرستادم به دست باد صبح |
|
راست گو: دشنام دادی؟ یا دعا میکردهای؟ |
|
|
همچنین بیگانه بودی، یا چنان کت عادتست |
|
هر زمان بیگانهای را آشنا میکردهای؟ |
|
|
گر گرفتی دوستان نو روا باشد، ولی |
|
ترک یاران قدیم آخر چرا میکردهای؟ |
|
|
از بهای بوسه گنج آورده باشی زین سفر |
|
همبرین صورت که میبینم بها میکردهای |
|
|
هر چه میکردی صوابست، اینکه پیش اوحدی |
|
نامهای ننوشتهای هرگز، خطا میکردهای |
|