| | | | | | |
|
روز هجران آن نگار این بود |
|
منتهای وصال یار این بود |
|
|
روی او لالهی بهارم بود |
|
عمر آن لالهی بهار این بود |
|
|
هست از اندیشه در کنارم خون |
|
بحر اندیشه را کنار این بود |
|
|
کرده بودم ز وصل جامی نوش |
|
میآن جام را خمار این بود |
|
|
جان سفر کرد و بر قرار خودی |
|
ای دل بیوفا، قرار این بود؟ |
|
|
بار غم بر دلم همی بینی |
|
آخر، ای چشم اشکبار، این بود؟ |
|
|
منم، ای چرخ، زینهاری تو |
|
آن همه عهد و زینهار این بود؟ |
|
|
اختیاری دگر نشاید کرد |
|
چرخ را چون که اختیار این بود |
|
|
خار و گل با همند، میدیدم |
|
گل ز دستم برفت و خار این بود |
|
|
مرگ ازین دیدها نهان آید |
|
پیش من مرگ آشکار این بود |
|
|
دل ما از فراق میترسید |
|
چون بدیدیم، ختم کار این بود |
|
|
اوحدی، بر تو گر جفایی رفت |
|
چه کنی؟ حکم کردگار این بود |
|