اوحدی مراغهای (غزلیات)/نهان از نهان کیست؟ دلدار ماست
نهان از نهان کیست؟ دلدار ماست | برون از جهان چیست؟ بازار ماست | |||||
به دستم ز باغ جهان گل مده | که بیروی آن نازنین خار ماست | |||||
اگر مقبلی هست،در بند اوست | وگر مشکلی هست، در کار ماست | |||||
بر ما بجز نام آن رخ مگوی | که او قبلهی چشم بیدار ماست | |||||
ندیدی رخش را، ز ما هم مپرس | بدیدی، چه حاجت به گفتار ماست؟ | |||||
چو پندار باشی ز دلدار دور | که دوری هم از پیش پندار ماست | |||||
در آن مصر اگر شرمساری بریم | ازین صاع باشد، که دربار ماست | |||||
ز نار غم آن پری شعلهای | باین خرقه در زن، که زنار ماست | |||||
میان من و او حجاب اوحدیست | چو او رفع شد، روز دیدار ماست |