اوحدی مراغهای (غزلیات)/چمن پر گهر شد ز باران ژاله
چمن پر گهر شد ز باران ژاله | زمین پر کواکب ز یاقوت لاله | |||||
ز شبنم فرو هشت نسرین حمایل | ز سنبل بر افگند سوسن کلاله | |||||
به جای میلعل پر کرده گلها | ز سیماب رخشنده زرین پیاله | |||||
صبا را چمن کرده هر بامدادی | به گلزار پردامنی زر حواله | |||||
ز زرورق غنچه بر خوان گلبن | همی پیچد از بهر بلبل نواله | |||||
به هر گوشه بینی خرامان و خرم | غزلخوان غزالی به رخ چون غزاله | |||||
گرم دستگاه گل و لاله بودی | به گنجی گران مینبشتم قباله | |||||
کنونست وقت، اوحدی، گر جوانی | چو مرغان عاشق در آیی بناله | |||||
بهاری چنین باد و شش ساله ماهی | صبوحی کن از بادهی پنج ساله |