اوحدی مراغهای (منطق العشاق یا ده نامه)/خبر دادند مجنون را که: لیلی
خبر دادند مجنون را که: لیلی | ندارد با تو پیوندی و میلی | |||||
بدیشان گفت: اگر معشوق جافیست | وفای عاشق بیچاره کافیست | |||||
تو نیز، ار طالب آن یار نغزی | قدم را راست مینه، تا نلغزی | |||||
به هر زخمی ز یاری سرمیپچان | عنان از دوستداری برمپیچان | |||||
طریق عشق سستی بر نتابد | محبت جز درستی بر نتابد | |||||
به اول آزمایش باشد آنجا | چو بگریزی، گشایش باشد آنجا | |||||
اگر خواهی که او غم خوارت افتد | تحمل کن، کزین بسیارت افتد |