برگه:انقلاب ایران.pdf/۵۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
انقلاب ایران


مانده زیر نویس صفحه ۱۱

ندانستم ـو آیا بجهت آن بود که دولت روس را ببراهين ووسائط دعوت بمسالمت ومواوده دولت ایران نمودم ـ آیا برای آنست که بخواهش وزیراعظم به بطرزبورغ رفته به تبرئه ذمه و حسن مقاصد ایشان با دولت روس کوشیدم -آیا بدین جهت است که طریق حل مسائل را چنانچه خواهش وزیراعظم بود بقدرها بدست آوردم ـ اگرچه بر مجرب ندامت رواست ـ آنچه بپاداش میهمانی اول بمن گذشت مرا کافی بود - که دیگر خیال ایران را نکنم - اما فقط شاهنشاه را مقدس شمرده خواستم بخلاف آنچه گفته بودند معلوم گردد - که هم خیرخواهم و هم مطیع - دیگر این چه نقشی است که با ژاژخایان گواژه بستند - باالله عليكم ثم بالله عليكم - اگر نخواسته ظهورات اخيره مرا از مسلك خیرخواهی منحرف و منصرف کند - بر من چه ملامت خواهد بود. سبحان الله - توهم مزاحمت در مناصب هر وقت این صاحبان متمول صغيره و نفوس حقیره را بران میدارد که ذهن وقاد نقاد اعلیحضرت را درباره این عاجز مشوب گرداننداينك در حضرت عبدالعظیم نشسته تا امر از مصدر عزت چه صادر شود. و اسئل الله تعالى ان يمدكم بالعدل والحق و ينصركم بالحكمة و يشيد دولتكم بقدرته و يحرسها عن كيد الخائنين – آمين.

العاجز جمال الدين الحسيني

ملاحظات : - از این نامه ۳ نکته مبهم وتاريك روشن میگردد: نخست اینکه -- چنانکه براون گمان میبرده دعوت ناصر الدین شاه از سید چندان منافی طبع سید نبوده بلکه آنرا حسن استقبال میکرده و برای و نيرنك ميرزا علی اصغرخان اتابك بوده انحراف سید را از مخالفت و کوششهای سیاسی او منظور میداشته اند حتی ماموریت بسید از طرف اتابك به پطرز بورغ يك بازی سیاسی اغفال کن بیش نبوده و وعده صدارت یا وزارت هم در میان نبوده چه وعده صدارت کاری برضد خود اتابک بوده که امکان پذیر نبوده است و فرستادن او به پای تخت روسیه و آن پیامها برای اغتنام فرصت و انجام مقدمات امتیازاتیکه داده شده بود بوده است که دبیلوماسی روس را سرگرم دارند و در برابر کاری انجام یافته قرارش دهند. دوم اینکه سید مستقیما با شاه ارتباط نداشته و در تماس نبوده و تعیین خانه امین الضرب که دوست اتابك بوده بدرستی زندانی محترمانه زیر نظر دولت ( یعنی سیاست اتابك ) بوده که از کوچکترین اندیشه، رفتار و گفتار او آگاهی داشته و سید را کاملا محدود کرده باشند - پس رجوع خدمات و کارهای مهم از طرف شاه بسید که مولف کتاب متذکر است بنائی نداشته و شهرتی از سوی طرفداران سید بیش نبوده است.

سوم - مهمتر از همه سیاست اتابك است که طرفدار جدی دولت انگلیس بوده و با روسها جداً مخالف و در طرح امتیازات که منافی میل و خواست روسها بوده میخواسته از طرفی آنها را با پیام خود گول زده فریب داده باشد چه مسلم است که برای ایجاد روابط حسنه و انجام هر گونه مناسباتی سفارت روس در تهران و سفارت ایران در پطرزبورغ صلاحیت قطعی را داشته چگونه میتوان باور کرد که اگر اتابك میخواست با حسن نیت به سیاست روس نزديك و همراه گردد شخصا در پایتخت با سفیر روس وارد نمیشد و اینکه پیام خود را تکذیب نموده برهان قاطع نیرنگ سیاسی او است ـ چه بمحض اینکه مذاکرات امتیاز بانك ورژی بپایان رسید وارد به محیط عمل میگردد - چون سید مخالف و دولت روس هم طبعا طرفداری از نظریات سید میکرده او را بدان صورت که شرح داده میشود از تهران بیرون کردند که مبادا نفوذ سید در محافل روحانی و نزد توده اسباب دردسر و چه بسا جلوگیری از مقصود گردد. مترجم