برگه:ایران از آغاز تا اسلام.pdf/۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بدوی و متحرك بودند، جهان قدیم را سه قسمت کردند: خود آنان مرکز را اشغال نمودند و بدین وسیله مغرب ۔ یعنی تمدنهای سامی و یونانی و رومی – را از شرق اقصی یعنی چین و هند جدا ساختند. بنابراین به سهولت میتوان به اهمیت وظیفه میانجی گری که اقرام ایرانی در تماس و نزدیکی بین فرهنگهای غربی و شرقی و همچنین در توسعه تمدن جهانی داشتند، پی برد. صفحات آینده شامل تاریخ گذشته ایران (به معنی اخص) است، یعنی تاریخ قوم پارس که وظیفه عمده را در حیات اقوام ایرانی ایفا کرده است. تتبعات باستان شناسی که در جریانست، قطعا روزی موجب خواهد شد تاریخ اقوام ایرانی دیگر که قسمتی از

«ایران خارجی» را (به قول يك خاورشناس معروف) تشکیل میدادند، تألیف شود.

شوش - رگ.

دیباچه مؤلف بر کتاب حاضر ا از اینکه این بنگاه تصمیم گرفت کتاب «ایران» مرا به زبان فارسی ترجمه کند، نمیتوانم خشنودی خود را پنهان دارم، ولی آنگاه که شنیدم دوست بسیار فاضلم، دکتر معین استاد دانشگاه، ترجمه کتابی را که معرف ثمره ربع قرن تحقیقات من در سرزمین ایران میباشد، به عهده گرفته است، بهیچوجه شاییه خود پسندی ، این خشنودی را مشوب نکرد. هیچ فرد ایرانی، چه فارغ التحصیل دانشگاه و چه دهقان ساده - که اشعار فردوسی جاویدان را شنیده - نیست که از تاریخ افتخار آمیز خود بی خبر باشد. بهر حال من بدانان نمی اندیشم. مسرت من آنگاه کامل و منظور من آن زمان برآورده خواهد شد که این کتاب در دست طبقه جوان ایرانی، که مایه امیدواری هستند و چشم آینده مملکت بدانان روشن است، بیفتد. امید است جوانان درباره گذشته میهن خود بیندیشند و قلب آنان از غرور خدمات نیاکان خود ببالد، ولی در عین حال بخواهند که ایران در میان اقوام جهان همان وظیفه ای را که پیشتر ایفا میکرده است، انجام دهد. اقوام قدیم که به اوج قدرت رسیدند بسیارند، اما از غالب آنان، بجز خاطره ای - آنهم گاهی مبهم – که بیل و کلنگ باستان شناسان میکوشد آنرا احیا کند، چه باقی مانده است؟ تنها ایران، بی اعتنا به قرنها وهزاره ها، مانند صخره ای صما بریاست . امیدوارم که خواندن صفحات تاریخ گذشته این کشور در جوانان حس میهن پرستی را برانگیزد، اما نه میهن پرستیی تعصب آمیز ، بلکه میهن پرستیی توام باسعة صدر و بلندی همت واغماض ، چنانکه آنرا در نوشته هایی که از داریوش بزرگ به جای مانده ،