میباشد. معمولاً اختصاص بدرج اعلانات دارد.
آخرین شماره که نگارنده از طوفان هفتگی در دست دارد شماره ۲۳ سال دوم که شماره مسلسل ۱۳۳ و مورخ بتاریخ سه شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۰۷ است. سر مقاله این شماره بعنوان (مقاله بیاساس) و بقلم (سید فخر الدین شادمان) است. قطع وسبک روزنامه مانند شمارههای سابق است.
(۷۸۳) طهران
روزنامه طهران بمدیری و صاحب امتیازی (حاجی میرزا حسن تبریزی ملقب رشدیه) در طهران تأسیس و در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شده است. شماره اول روزنامه طهران در تاریخ ۷ ربیع الاول سال مذکور انتشار یافته و طرز انتشار آن یکروز در میان بوده است. هر شماره آن در چهار صفحه بقطع ۶ و سه چهارم در یازده و سه چهارم اینچ است. وجه اشتراک سالیانه روزنامه در طهران ۱۲ قران، در سا شهرهای ایران ۱۷ قران. در خارج ایران چهار منات. برون در کتاب مطبوعات و شعر فارسی (ص ۱۱۷) مینویسد من شماره دوم و چهارم روزنامه را در دست دارم.
حاج میرزا حسن رشدیه - مدیر ومؤسس روزنامه طهران حاج میرزا حسن تبریزی ملقب برشدیه معروف است که در حق او نوشتهاند: (نخستین وجود یکه مکتب گشود * بایران زمین شخص رشدیه بود) در شماره ۱۰ سال چهاردهم مجله آموزش و پرورش مورخ دیماه ۱۳۲۳ شمسی بمناسبت فوت رشدیه عکس آنمرحوم را در لباس عنامه روی جلد مجله طبع نموده و شرح احوال او را تحت عنوان (رشدیه پیر معارف) ذکر کرده است. زیلا این شرح بعینه نقل میشود:
« حاج میرزا حسن رشدیه در ۱۲۶۷ هجری در تبریز متولد شده در آغاز جرانی برای فرا گرفتن روش تعلیم ببیروت مسافرت کرده و پس از سه سال با موفقیت بایروان بازگشته و در آنجا مطابق اصول تعلیم جدید دستانی بنام (رشدیه) تأسیس نموده است. بعد از چندی که بایران آمده در تبریز چند بار بتأسیس دبستان اقدام کرده ولی هر بار با مخالفت گروهی رو برو و دستانش منحل شده است وقتیکه محل یکی از دبستانهای او در مسجد مخروبهای (مسجد شیخ الاسلام) بوده اتفاقاً روزی ولیعهد زمان (مرحوم مظفرالدین شاه) در مراجعت از شکار بحزم خواندن نماز بدان مسجد می رود و اوای دلنواز کودکان فرشته مانند که بدرس خواندن مشغول بوهاند توجهش را جاب میکند؛ کودکانرا مینوازد و رشدیه را مورد لطف قرار میدهد.
زمانیکه مظفرالدین شاه در طهران بیادشاهی مینشیند رشدیه نیز بمرکز میآید و با حمایت شاه مدرسه (رشدیه) را در ۱۳۱۵ هجری تأسیس میکند. در این عصر که آغاز ظهور مشروطیت است طبیعی است که شخصی مانند رشد به نمیتواند آرام بنشیند. با آزادیخواهان همفکری و همکاری میکند با مستبدین پنجه در پنجه افکند. روزنامه مینویسد. بکلات: عید میشود رنجها میبرد اما هیچگاه رشته کار اساسی خود را که تعلیم و تربیت است از دست نمیدهد. استقرار مشروطیت و
-۱۸۶-