اشتغال اعضای محترم بذکر یا حی یاقیوم. رواج وسایط نقلیه و احتمال آثار عدل
در عدلیه. طرح شدن در مجلس مطالب چپ و چوله و نطق منطقی وثوق الدوله، و
تقلب از پشم ورنک و هرزگی ادارهکننده الدنک؛ غلبه یافتنتر و حرف نشنیدن کر
و بار کشیدن خر و انداختن مردم تف واخ بگر عبادت مؤمنین و زهد زاهدین ومریض
خانه ساختن متمولین. شیوع فراوانی تدبیر و مال جمع کردن مدلسین تسخیر و ضبط کردن
چم پیر. وفور از له و ترجیح ریحان بفضله. ایام تخم پاشیدن بر زمین و افتادن رنودحق
پرست در کمین و صفرا فزودن سر کنگبین. رواج صدای طنبور وشدت نیش زنبور و
کثرت زحمات یعفور رفتن مردم براههای دور، والله عالم بحقایق الامور. » نقل از
شماره اول سال پنجم مجله سپاهان.
چنانکه بعداً خواهیم نوشت آقای مکرم مدیر مجله قریحه و ذوق خاصی در
سرودن اشعار برضد خرافات دارد و از این جهت در مجله سپاهان و روزنامه صدای اصفهان
اشعاری باین عنوان درج شده و همین اشعاریک قسمت از مندرجات شیرین مجله را تشکیل
میدهد. ما برای نمونه چندتای از این اشعار را بنقل از شماره اول سال دوم ذکر مینمائیم:
ایخلق خدا معجزه گشته نمایون
یک سنگی میان گشته زقبرستان چلمون
[۱]
سرسنگ شولوق شد
باز شولوق و پولوق شد
همسایه آرچی بود این سنگ مطهر
[۲]بشکست سر آرچی از این سنگ هنر ور
ای بار خداوند
این دغدغه تا چند
مرداست که این سنک شود لعل بدخشان
نور در این منک شود ماه درخشان
آب بخشان و سیده اطمه شده بنده چلمان
[۳]چلمون چو بهشت است پر از حوری و غلمان
شد شمع فراوان
در خطه چلمان
این دست که باشد که کند شعبده بازی
هر ساله بیک گوشه کند معجزهسازی
مردم شده بیدار
موهوم شده خوار
واژه ناخواناخالصجات است
یارو شده بیچاره و در فکر نجات است
یک معجزه ظاهر کند و گرم نکات است
بازاری بیچاره از این واقعه مات است
ما اسباب دستیم
ما مرده پرستیم
ایخلق بداند که کفار زمانه
هستند پی ذلت ما فکر بهانه
گویند که این آرچی و سنگ است نشانه
کاین خلق همه در ره جهلند روانه
ایقوم جهالت
کافی است خجالت
- ↑ از قبرستانهای کهنه و قدیمی اصفهان و امروز بجای آن بیمارستانی بنا شده است.
- ↑ آرچی سنک مدوریست که با آن گندم خورد میکنند و سنگ آرچی در یکی از امامزادههای اصفهان معجزه کرده بوده است.
- ↑ آب بخشان وصیت فاطمه (سیدی یا ستی فاطمه) و چملان یا جمیلان نام سه محله از محلات اصفهان است.