اعلانات دایر بر امورات معارف مجاناً قبول میشود. »
مندرجات روزنامه سعادت بیشتر مقالات مربوط بمدارس و ترویج علم و دانش میباشد. در شماره اول پس از اعلانی که درستون اول راجع بکتاب (رهبر کودکان اثر خامه مدیر مدرسه سعادت، طبع گردیده مقاله افتتاحی روز نامه تحت عنوان (معارف) نوشته شده. خلاصه از مقاله مذکور چنین است: « این مسأله مسلم که احیای حس محبت نوع و مدافعه وطن و حسن انتظام هیئت اجتماعیه هر قوم و ملت بسته بتوسعه علم و معرفت آن ملت است... » پس از آن مینو بد: « هیئتی از معلمین مدرسه سعادت بر این مقام آمدند که این مختصر ورقه را فقط در ازوم علم از برای خدمت بهم وطنان محترم طبع و منتشر نمایند و در ضمن از معارف و مدارس ملل متمدنه عالم و طریق انتشار معارف و تشکیل مدارس و اجرای قانون تعلیم اجباری و تهیه اساس پیشرفت آن عرض اولیاء محترم برسانند و از هموطنان معارف خواه تقاضای مساعدت مینمائیم ۲۰ پس از این مقاله، مقاله دیگری تحت عنوان (انین طن) درج شده که تا آخر صفحه چهارم را فرا گرفته است.
مرحوم تربیت در فهرست جراید آذربایجان (ص ۴۱۰) مدیر سعادت را (ابراهیم شمس) معرفی نموده در صورتیکه هما نقسم که یادآور شدیم و در انتهای صفحه چهارم روزنامه دیده میشود مدیر مسئول (سعیدزاده ناظم مدرسه) است.
نگارنده از روزنامه سعادت شماره اول آنرا بطور نمونه در دست دارم ولی برون در کتاب مطبوعات (ص ۱۰۵) نوشته است که شماره چهارم مورخ ۸ جمادی الثانی ۱۳۲۹ قمری روزنامه رادارم.
(۶۵۰) سعادت
روزنامه سعادت در طهران بمدیری ) مهدیخان مافی ملقب بسعد الملک ) در ذیقعده ۱۳۳۸ قمری تأسیس و منتشر شده است، از روزنامه سعادت بیش از یک شماره که آنهم صفحات دو و سه آن در چاپخانه توقیف گردیده و تنها صفحات یک و چهار آن چاپ شده، انتشار نیافته است. شرح زیر روی یک ورق که ضمیمه سال سوم مجله ادبی است طبع گردیده و ما برای مزید اطلاع خوانندگان عین آنرا نقل مینمائیم:
«توقیف سعادت بتاریخ دهم ذیقعده. وکذا تکون کواکب الاسحاره در موقعیکه با رقهامید قلوب مایوسین را میخواست روشن نماید و هنگامیکه پس از دو ماه اشک ریختن نزدیک بود چشم یک ملتی برشک شادی نمناک گردد وناله که در سینهها خفقان یافته بود با آخرین قوه که در یک مریض محتضر باقیست از حنجر فشرده ستم کشیده ایران بیرون آید هنوز صبح سعادت طلوع ننموده بود که دوچار غروب توقیف گردید!
آری هنوز دو صفحه بیشتر از روزنامه سعادت از طبع خارج نشده بود که حسود مغرض کار او را ساخت و صفحات سفید بیآلایشش را در نظر هیئت محترم دولت سیاه جلوه داد و به محبس تاریک توقیف گرفتارش کرد. مگر چه گفته یا چه نوشته بود؟
-۳۸-