و زجرهای فراوان است و در مقابل چه دارد همان چند مشت کا.... از مندرجات مجله حلاج ( تفسير لغات ) و ( تلفون ) و (قاموس حلاج ) است. منجمله از لغاتی که در شماره دوم تفسیر شده لغات متعد المآل ، صادرات ، جنایت اجتماع است. در تفسير لغت متحد المآل مینویسد :« کاندیکه بعد از خواندن نباید آن عمل نمود.» . درباره انتشار حلاج کاهی این قطعه سروده شده است :
هماتقسم که یاد آور شدیم مجله حلاج مصور بوده و منجمله از تصاویر و کاریکاتورهای آن کاریکاتور مقایسه فرزندان ترا کمه در گذشته و حالست که جمعی از آنها بحضور اعلیحضرت شاه فقید رسیده اند.
آقای حسن حلاج - آقای حلاج در پاسخ نامه نگارنده شرح زیر را مرقوم داشته اند: دوست دانشمندم حضرت آقای محمد صدر هاشمی نامه سرکار را خواندم و بر همت شما آفرین گفتم که عازم شده اید برای نیکنامی تاریخی خود (1) بگفته شاد روان فردوسی آثاری باقی بگذارید که از گزند آفتاب و باران اقلا تا چند قرن مصون و محفوظ باشد .۱ - چنانکه میدانید این رهی در هيچ يك از آثارم اعم از روزنامه حلاج با تاریخ نهضت ایران یا نمایشنامه دسته گل سعدی یا تاریخچه فرهنك ونظاير آنها تصویری از خود نگذاشته ام فقط در بیست سال پیش آقای جاهد تصویر این جانب را در ردیف برخی از روزنامه نگاران دیگر تهران بچاپ رسانیده اند و بس . ۲- در موضوع شرح حالم البته میدانید که ارادتمند از مقام حلاجی تا معاشرت با اعلیحضرت فقید رضاشاه را طی کرده ام یعنی این حقیر نخستین کارگری میباشم که در حدود سی سال اعم از متوالی یا متناوب روزانه یا سالانه عهده دار اوراق مختلف سیاسی وجدی و فکاهی نامه ملی حلاج بوده و با تمام تحولاتیکه در این کشور روی داده است بکار خود ادامه داده و فعلا بواسطه ناسازگاری مزاج در اداره کل نگارش وزارت فرهنك بسمت بررسی جراید و کتب یا کارشناس مطبوعات بخدمات مطبوعاتی ادامه میدهیم یعنی کار میکنیم و نان میخورم و خیلی از خداوند توا ناراضی هستم که راحتی الامکان از خطاهای طماعانه محفوظ داشته است در هر صورت موفقیت آن جوان با قریحه را از خداوند متعال خواهانم. با تقدیم احترامات فائقه . حسن حلاج » نامه مذکور مورخ بتاريخ ۸ مرداد ۱۳۲۸ شمسی است.
(۴۸۸) حوادث
روزنامه حوادث در سال ۱۳۰۷ شمسی در طهران تاسیس و هفته دو شماره منتشر شده است.