برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدرهاشمی جلد چهارم.pdf/۱۰۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف القاف بعده الالف
قانون
 

ناصر الدین شاه را لرزانید. مطالب این روزنامه بسیار ساده و روان و عبارت بود از حملات سخت بوضع استبدادی عجیب و فجایع دربار سلطنتی ایران و تجاوزاتیکه کار - گذاران دولت بنام دربار و شاه و صدر اعظم انجام می‌دادند چون این سبک تحریر تا آنوقت سابقه نداشت، مردم رغبتی بخواندن آن ابراز کردند و چون دیدند که مطالبی بر خلاف شاه و دربار و عمال دولت، نوشته، این افسانه که شاه سایه خداست و او امرش واجب الاطاعه است از ذهن آنان بیرون رفت و همین مقدمه‌ای شد برای جنبش مشروطه و واژگون ساختن کاخ استبداد. » در همین مقاله آقای نوای در باره کیفیت انتشار اولین شماره روزنامه قانون قسمت‌هایی را از کتاب ملک ارا برادر ناصرالدین شاه که خود حاضر و ناظر قضیه بوده بدینقسم نقل می‌نماید:

«ملکم خان... روز نام‌های مسمی بقانون در منزل خودش بباسمه رسانده بجهت اشخاصی چند بطهران فرستاد. عریضه‌ای هم بشاه نوشت باسمه کرده در لف هریک از نسخه‌های نمره اول صورت آن عریضه را با سمه کرده بود. یک نسخه هم برای شاه فرستاد. مضمون آنکه چون مسموع شد قبله عالم ارواحنا فداه میل باجرای قانون دارید، ما جماعتی از ایرانیان که در خارجه هستیم، قانونی بجهت ایران نوشته هر ماهی قدری از آنرا چاپ کرده انتشار خواهیم داد نمره اول آنرا بحضور مبارک فرستادیم هر گاه پسندیده است مشغول کار باشیم والا موقوف داریم > آقای نوائی دنباله مطلب را اینطور می‌نویسد: « مضمون نسخه اول منحصراً مذمت بسیار بود از وضع سلطنت ایران و صورت نوشتجات جعلی بود که از بلاد ایران بنویسنده روزنامه قانون نوشته‌اند و کل آن نوشتجات مملو بود از شکایت از‌امین السلطان وحکام شاه و تشویق و ترغیب مردم ایران بود بآزادی و ترتیب مجلس شورای ملی و برهم زدن سلطنت مستقله و خارج شدن از قید عبودیت و اینکه نباید خلق یک مملکت تابع رأی ومیل یکنفر باشند که هر چه بخواهد بکند و شرح مجالس شب و هرزگیهای‌امین السلطان و اینکه در سرسفره خورش فسنجان را مثل حنا بریش همدیگر می‌ماند ووضع رسیدگی او بمرایض مردم و اینکه وقت کامل از غیظ بخودش فحش می‌دهد و دو ذرع ارجا می‌جهد ویقه خود را پاره می‌کند و از این مقوله بود.

استبداد عجیب ناصرالدین شاه که بطول مدت بغرور و خود خواهی شدید آمیخته شده بود با مطالب این روزنامه چندان سازش نداشت، بلکه همچنانکه ملک ارا نوشته در همان شماره اول صحبت از مجلس شورای ملی و محدود کردن اختیارات شاه وعمال او بود. بهمین جهت ناصرالدین شاه ورود این روزنامه را بایران غدغن کرد ولی آزادیخواهان و کسانیکه از دست دربار استبداد دلی پر خون داشتند، این روزنامه را بهر طور بود تهیه می‌کردند و در مجامع مخفی برای دوستان وهم مسلکان خود می‌خواندند وقتی بناصر الدین شاه خبر دادند که مجمعی از آزادیخواهان تشکیل شده و روز نامه قانون از اینجا باطراف منتشر، می‌شود، بلافاصله انجمن را محاصره و غارت نمودند و افرادش را که بالغ بر دوازده نفر می‌شدند اسیر نمودند و در خانه کامران میرزای

-۹۷-