برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدرهاشمی جلد چهارم.pdf/۱۹۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف الميم بعده الجيم
مجله رسمی
 

صادقی مدیر مجله در پاسخ درخواست نگارنده نوشه‌اند اقتباس شده است. ضمناً اضافه می‌نماید که مجله رسمی با تشکیلات وسیع‌تری تا کنون نیز منتشر می‌گردد و از بدو تأسیس تمام اعلانات انحصار وراثت واعلانات ثبت شرکت‌ها و نیز آگهیهای اخطاری علاوه بر درج در روزنامه‌های محلی در این مجله نیز منتشر می‌شود.

آقای علی صادقی علاوه بر شرحی که درباره مجله رسمی نوشته‌اند شرح حال خود را را نیز برای درج در کتاب تاریخ جراید و مجلات ایران بدین نحو مرقوم داشته‌اند:

آقای علی صادقی- نگارنده بعد از پایان تحصیل خود که در جریان انقلاب مشروطیت ایران مشغول بودم مدتی بطور افتخاری در بعضی از جراید یکه در تبریز (مسقط الرأس اصلی) از قبیل شفق و غیره چاپ می‌شد مقالاتی انتشار داده و بعد در اثنای مسافرتی که برای بنده در قفقاز پیش آمد در بعضی از جراید آنجا مانند ارشاد، حیات و غیره و در مجله‌های فکاهی معروف از قبیل ملا نصر الدین و غیره و همچنین در بعضی از مجلات علمی و سیاسی آنجا مقالاتی انتشار دادم.

بعد از شروع جنگ بین‌المللی در سال ۱۳۳۴ هجری قمری مطابق با سال ۱۲۹۵ شمسی و ۱۹۱۴ میلادی بایران و تهران برگشته ابتدا در روزنامه ستاره ایران که تحت مدیریت مرحوم حسین صبا (کمال السلطان) وسردبیری مرحوم سید حسین اردبیلی انتشار می‌یافت مشغول کار شده بعد در روزنامه ایران که مؤسس اصلی آن همان مرحوم سید حسین اردبیلی بود داخل شده از فوت آنمرحوم و انتقال روز نامه مذکور بآقای زین العابدین رهنما همچنین در موقعیکه از‌ایشان هم بآقای ملک الشعراء نوبهار منتقل شد در همان روزنامه اشتغال داشتم.

در اواخر سال ۱۲۹۷ شمسی وارد خدمت وزارت دادگستری شده تا سال ۱۳۰۰ در آنجا بودم در این سال بعنوان تقلیل بودجه وزارت مذکور بنده و عده زیاد دیگری از خدمت منفصل و مجدداً بشغل اصلی یعنی خدمت جراید رفتم. در سال ۱۳۰۱ بنگاه خبر‌نگاری مرکز اطلاعات را تأسیس کردم که درخواست امتیاز آن بنام بنده در وزارت فرهنک موجود است قریب سه سال بنگاه مذکور را اداره کرد بعد بطلی که شرح آن از این مبحث خارج است بنگاه مذکور را برفقای خود که عبارت از آقایان علی اکبر سلیمی، جهانگیر مصور رحمانی و عباس مسعودی بودند واگذار کردم که یکسال بعد روزنامه اطلاعات که فعلا در انتشار می‌باشد از آن بنگاه تولید گردید.

از این پیش آمد مد تا سال ۱۳۰۹ در جراید شفق سرخ: ایران، ایران جوان و مجله بهار و غیره کار می‌کردم اوقاتی برایم پیش آمد که در یک شب (واژه ناخوانا متجاوز از دو سال) چهار و پنج روزنامه متعدد را تصحیح می‌نمودم. در اواخر سال ۱۳۰۶ بر طبق دعوت وزارت داد گستری دوباره داخل خدمت دولتی شده و در ثبت کل تا تأسیس مجله رسمی وزارت دادگستری مشغول بودم.

-۱۸۹-