برگه:تاریخ جراید و مجلات ایران از محمد صدر هاشمی جلد اول.pdf/۲۶۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
حرف الف بعده اللام
الجناب
 

الجناب در هر شماره در ضمن دو سطر که در زیر عنوان روزنامه چاپ شده بدین قسم معرفی شده است: « روزنامه‌ایست ملی کاشف از ناهت ملت نجیبه و باحث از اخبار و علوم و منافع راجعه بملت و متشکر از عنایت ایصال اخبار و فصول و مواد علمیه مقتضیه با آزادی آزاد راج کل با تادیه عوض در موقع مناسبت » علا بر این ( روزنامه آزاد هفتگی ) در عنوان قید شده است.

از ملاحظه دو سطر فوق بر خوانندگان معلوم می‌گردد که مدیر روزنامه تا چه اندازه ساعی بوده است که عبارات را پیچیده و مشکل بنویسد و در حقیقت معانی را فدای الفاظ بنماید و جای تعجب است که این طرز نگارش در مندرجات و مطالب روزنامه نیز بکار رفته و شاید از این جهت روزنامه الجناب در میان جراید فارسی بی‌نظیر و یا اقل کم نظیر است، چنانچه اسم روزنامه (الجناب) نیز تازگی دارد یعنی مصدر کردن ( جناب ) بالف و لام عربی و گویا که مرحوم حاج می‌رسید علی جناب علاقه شدیدی باستعمال الف و لام داشته چه نام کتاب وی نیز ( الاصفهان ) است. برای این که خوانندگان بطرز نگارش و نوع مطالب روزنامه اطلاع پیدا کنند قسمتی از سر مقاله شماره دوم سال اول روزنامه را که بعنوان ( قابل توجه مجلس محترم ) بقلم مدیر روزنامه نوشته شده نقل می‌نمائیم:

روزنامه شریفه مجلس اشعاری بود از این که شخصی اسانید بمجلس ارائه نمود و جواب شنید که این مطلب شخصی است عقیده پاره‌ای این است که این جواب خلاف مامول واقع شده است. برهان ذلك. هر شکایتی اعم از شخصی و جماعت با نوع بواسطه اظهار وقوع مخالفتی است با یکی با بیشتر از قوانین و عواید مرسومه مملکت و این مستند می‌شود بعدم متابعت قانون وهتك ناموس تمدن پس هر شکایت حقیقی بوجهی نفع رفعش عاید می‌شود بهمه اهل مملکت و علیهذا هر مطلبی نوعی است و بوجه دیگر هرگاه حرف مبحث مجلس منحصر باشد بكلیات باز شایسته چنان بود که جواب را ارجاع بلکه انهاء بمجل ومحكمه مخصوصه آن نوع شكایت بنمایند با ملاحظه و نگرانی از تحقیقات آن محكمه مرجوع الیه تا هم محكمه بطور امنیت رسیدگی و حکمش بانجام برسد و هم مجلس بزودی رفع در سر از خود نکرده باشد جهت سرمشق آتیه و سایرین و ذلك ما ارد نایا نه... »

مقاله مذکور دو صفحه روزنامه را اشغال کرده و هر صفحه روز نامه نیز د و ستون است. با اینکه رسم و معمول ما در این کتاب بر انتقاد نیست ولی ناچارا باید متذکر شویم که این سبک نگارش در تاریخ روزنامه‌نگاری ایران بی‌سابقه است. و خیلی مایه تعجب است که روزنامه‌ای که برای عوام و توده مردم نوشته می‌شده و غرض از نشر آن تنویر افکار عمومی بوده بدین طریق نوشته شود نگارنده با همه کوششی که بکار برد از درك مفاد مقاله مذكور عاجز ماند. مندرجات