مجله که در پشت جلد و بالای صفحه اول چاپ شده عبارت از یك كشكول و دوتبرزین و تسبیح هزار دانهایست که در میان دو تبرزین حرف ( ص ۱۳۱۷ ) رسم و این شعار که علامت مخصوص فرقه دراویش است میرساند که مؤسس و نویسندگان مجله از این سلسله و مخصوصاً از مندرجات مجله معلوم میشود که بستگی خاصی به ظهیر الدوله (صفی علیشاه) داشتهاند. در شماره اول آخرین تمثال ظهیر الدو له در آغاز مجله چاپ شده و نیز در صفحه اول شرح تولد و خرقه تهی کردن آنمر حوم درج است.
علاوه بر این در هر شماره مقداری از اشعار ظهیر الدوله بعنوان ضمیمه مجله و در همین شماره اول اشعاری از آن مرحوم در هشت صفحه اول مجله بعنوان (واردات) چاپ شده است. مندرجات مجله اخوت بطور کلی عبارت از مطالب عرفانی و اخلاقی و نیز اشعاریکه در این زمینهها سروده شده است، میباشد و در پشت جلد، جایی که مندرجات مجله را معرفی میکند، مینویسد: « این مجله باستثناء مطالب سودمند از درج اخبار عمومی و مقالات سیاسی معذور است ۲۰ خلاصه اینکه اخوت مجلهایست عرفانی و شاید اصولاً برای نشر اشعار ظهیرالدوله تأسیس شده است. در شماره اول سال اول در قسمت دوم مجله یعنی پس از اشعار ظهیرالدوله؛ ودرج چند سطر تبریك عید غدیر شرحی تحت عنوان (ما ومحیط) بامضای (م. فرهبور) نوشته شده که تا اندازه علت انتشار و پیدایش و مرام و مسلك مجله را آشکار مینماید و ما برای مزید توضیح عین آن را در زیر درج میکنیم ما و محیط.
در میدان تنازع بقا آفتاب سعادت بر قومی پرتو افکن شود که با سرمایه علم و هنر و توشه تو کل در بیابان طلب پای ترقی نهد و با سعی و مجاهدت و تحمل رنج و ریاضت این طریق پر زحمت و مخافت را در نور دیده خود را بسر منزل مقصود رساند و در معرکه مبارزه حیاتی شاهد فتح و ظفر را ملتی در آغوش کشد بیرق سعی و عمل را بدست گرفته با استقامت و فداکاری جنود جهالت و ضلالت را پایمال نمود. سلطان دانش را بر اریکه سلطنت نشانیده تدبیر امور مملکت را یکف با کفایت و زیر عقل سپارد،
مملکتی از حضیض ذلت و انحطاط رهایی یافته بدوره ترقی رسد که افراد سکنه آن وسائل تمدن را فراهم ساخته صنعت و تجارت را رواج داده در استخراج معادن و استفاده از قوای طبیعت کوشش نمایند. و بالاخره کشوری در صورت و معنى بترقیات عالیه نائل شود که باغستان تمدن آن کشور بازهار و ریاحین تدین و تذهیب اخلاق آراسته و پیراسته گردد و دیانت و مکارم اخلاق و فضایل را تقویت نماید. در این مملکت مملکتی که از منفعت پرستی طبقات ممتازه و قلت اشخاص منورالفکر قرنها از قافله تمدن باز مانده و بواسطه حکمفرماتی جهالت چنانکه باید و شاید باین دو اصل اساسی توجهی شده و در نتیجه از یکطرف فقر اقتصادی سکنه آن را پریشان و از طرفی مفاسد اخلاقی