برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۲۵۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۲۴۸

بخود مشغول میداشت. چون پرده از روی کارش برافتاد، وزیر بغداد او را به بالیوز (قنسول) انگلیس داده بهندوستان فرستاد و از بمبئی گریخته به بصره باز آمد و از بصره بشیراز و از آنجا به طهران. در هنگام عزیمت شاهزاده محمدعلی میرزا باضمحلال عبدالرحمن پاشا و غارت اموال وی از این خواجه نیز چیزی بغارت رفت.

این معنی را دست‌آویز کرده بواسطه جناب حاجی محمد حسین خان قاجار مروزی ادعای استرداد اموال خود همیکرد و استدعای فرمان نمود و بخدمت صدراعظم آمد و شیادی بی‌بدل بود. بالاخره خود را بگرگان انداخت. به نیرنگ و حقه‌بازی، ساده‌لوجان گرگانی را بفریفت و ترکمن‌ها بر او گرد آمدند، قلعه سپرک را بدست آورده و بیغمای حدود استرآباد پرداخت و تراکمه را با خود همراه نمود و هنگامهٔ بر پا کرد. محمدولی میرزا والی خراسان مأمور بدفع او شد، از آنطرف یوسف خواجه بیست هزار از تراکمه را دور خود جمع نموده در ۱۰ رمضان ۱۲۲۸ در کنار رود گرگان در مقابل قشون ایران صف‌آرائی نمود و خود او در کمال غرور و جسارت آستین تا مرفق بر زده نیزهٔ خطی بردست، در پیشاپیش سپاه تراکمه اسب انداخت و جنگ در گرفت. در آن میان یکی از تفنگ‌چیان یوسف را شناخته با گلوله از پای در آورد و تراکمه شکست خورده متفرق شدند و و غائله یوسف خواجه خاتمه پذیرفت.

تازه از فتنه یوسف خواجه فراغتی حاصل شده بود که امراء خراسان اتحاد نموده بر علیه محمدولی میرزا قیام نمودند.

ولی این قیام بواسطه نفاقی که بین خود امراء افتاد چندان دوامی نداشت و از ترس یکدیگر سر تسلیم پیش آوردند و مطیع شدند مجدداً محمدولی میرزا بر مسند ایالت خراسان برقرار شد.

از آنطرف امیر خوارزم که خیال حملهٔ خراسان داشت، تا درجز جلو آمده همینکه از اطاعت امراء خراسان مطلع گشت و خبر مصالحه دولت ایرانرا با دولت روس شنید مراجعت نموده یکی از معتمدین خود را با عریضه معذرت‌آمیز بدربار