برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۲۷۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۲۶۷

برای هدیه خاقان صاحبقران بفرمان او ساخته بودند. امپراطور نیکلا که بجای او جلوس کرده بود آن تخت را مصحوف ایلچی مشارالیه بحضور حضرت صاحبقران اهدا و ارسال داشت بعد از ورود ایلچی علمای اعلام و مجتهدین با احترام، باردوی معلی آمدند و آنچه ایلچی از صلح و مصالحه سخن راند علما را مقبول نیفتاد و اعلیحضرت همایون را بر جهاد تحریض کرده از وجوب آن سخن راندند و اصرار کردند. ایلچی مأیوس بازگشت و عساکر ایران باطراف مأمور شدند و با قشون روس برد و خورد مشغول گشتند.»

در این جا باید اعتراف نمود با تمام تجربه‌های تلخی که فتحعلی‌شاه و نایب‌السلطنه و دربار ایران از جنگ‌های گذشته با روسها حاصل نموده بودند، در این موقع هیچ مفید واقع نشد و مجدداً با تمام ضعف و ناتوانی که از حیث قوای جنگی دارا بودند با روسها درآویختند. از زمان جنگ سابق که با معاهده گلستان خاتمه پیدا کرد تا این تاریخ قریب چهارده سال گذشته بود. در این چهارده سال اقلا بفکر دفاع صحیح نیفتادند تا بتوانند در مقابل بیست هزار قشون روس مقاومت کنند. از روز اول جنگ پیدا بود که با قشونهای منظم روس نمیتوانند مقابله کنند. عیب دیگر این بود که نتوانستند سرداران قفقاز را بطوریکه شاید و باید تحبیب نمایند. علت عمده شکست از روسها در این وقت عدم مساعدت سرداران قفقاز بود آنها بودند که شهرهای عمده و قلاع مهم را تسلیم روسها نمودند و خودشان هم در آن قسمتها با رضایت و موافقت روسها همه‌کاره شدند. موضوع دیگر که بیش از هر موضوعی دارای اهمیت است عدم رضایت سکنه این نواحی از اولیای امور آن دوره است. اهالی تبریز که در تاریخ ایران برای حفظ وطن خود بیش از سکنه سایر نواحی معروف بفداکاری و وطن‌پرستی میباشند در این موقع با میل و رضا روسها را به تبریز دعوت نمودند. در صورتیکه مکرر اتفاق افتاد که قشونهای دولتهای وقت از قشونهای اجنبی شکست خورده آذربایجان را رها نموده رفته‌اند ولی سکنهٔ تبریز با یک جانبازی و فداکاری قابل تمجیدی در مقابل حملات آنها ایستادگی نموده