برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۳۳۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۲۲

با انگلیسها روابط دوستانه خود را محکم داشت و همیشه آنها طرف شور او بودند، مخصوصاً دکتر مکنایل[۱] که بعدها وزیر مختار انگلیس شد. نایب‌السلطنه همیشه رازهای درونی خود را برای او حکایت میکرد.

اینک در این هنگام یعنی در سال ۱۲۴۵ هجری (۱۸۳۰ میلادی) خیال اولیای امور ایران از طرف روسها آسوده گردید و مصمم شدند اطراف و نواحی دور دست ایران را امنیت دهند و گردنکشان خراسان و نواحی دیگر را که بدسایس خارجی فساد میکردند تأدیب کنند. در همین سال عباس میرزا بطهران احضار گردید و مأمور شد اول رفته یزد و کرمان و آن صفحات را امن نماید و بعد بسمت خراسان عازم گردد.

در این تاریخ صفحات خراسان نیز ضمیمه حکمرانی عباس میرزا گردید و فرمان آن صادر شد و در فرمان مخصوصاً قید شده بود که عباس میرزا میباید ایالت خراسان را که سرحدات آن برود سند منتهی میشد امنیت بدهد.

همین فرمان باعث شد که انگلیسها برای جلوگیری از این خیال دولت ایران دست باقداماتی بزنند.

اقداماتیکه در این موقع و بعدها از طرف انگلیسها بعمل آمد قابل دقت و مطالعه میباشد چه خود آنها میگفتند همانطوری که روسها در گرجستان و ایران آزاد میباشند ما نیز باید در رانگون، سند، و سیخ در عملیات خود آزاد باشیم.[۲]

با اینحال توسعه قلمرو ایران تا رود سند که حدود آنرا نادرشاه معین نموده بود برای انگلیسها خیلی ناگوار بود و در این هیچ تردید نبود که عزیمت عباس میرزا بآن نواحی تمام آن قسمت‌ها را بتصرف دولت ایران در میآورد.

مقارن همین اوقات (۱۲۴۵ هجری – ۱۸۳۰ میلادی) که عباس میرزا برای مسافرت خراسان احضار شد، سرجان مکدونالد، وزیر مختار انگلیس نیز در تبریز لیوتان آرتور کونولی را که مخصوصاً از لندن برای همین مقصود اعزام شده بود