برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۱).pdf/۳۴۳

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۳۳

از چادر شاهزاده بچادر میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام رفتم. این شخص پسر میرزا بزرگ قائم‌مقام است که صدراعظم عباس‌میرزا نایب‌السلطنه بود.

چادر قائم‌مقام خیلی محقر و کوچک بود، همینکه من نزدیک آن میشدم بدون تشریفات خود بیرون آمده دست مرا گرفت و بداخل چادر رفتیم. در آنجا فقط دو نفر منشی و چند نفر غلام بودند که برای خدمات قائم‌مقام حضور داشتند.

میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فعلا یکی از اشراف مهم مملکت میباشد. قیافه او خیلی زننده و تند بنظر میآید و هیچ نشان نمیدهد که دارای هوش سرشار باشد، هوش فوق‌العاده‌ای که حقیقتاً این شخص دارا است از چشم‌های مخصوص برآمده و نیم‌باز او نیز ابداً ظاهر نیست.

قائم‌مقام خیلی نزدیک‌بین است. کاغذ را که میخواهد بخواند باید تا نزدیک بینی خود ببرد و اشخاص را در دو قدم فاصله تشخیص نمیدهد ولی بر عکس بهوش فوق‌العادهٔ او همه اتفاق دارند. پدر او میرزا بزرگ در هنگام حیات بهوش و فراست معروف بوده ولی همه تصدیق دارند که پسر بر پدر از این جهت برتری دارد و بمراتب فهیم‌تر است. فعلا بعد از امین‌الدوله، اینمرد اول شخص است که ابتدا در پیشگاه عباس‌میرزا و فعلا نزد محمد میرزا متصدی مهام امور مملکت میباشد.

قائم‌مقام یک دیپلومات صحیح و با معنی ایرانی میباشد، تیزهوش مآل‌اندیش و بااراده است. غالباً از روی دقت و احتیاط فوق‌العاده مقصود را هدف قرار میدهد و در نتیجه مشاهده میکند که با طرز عملی و ساده دیگران مقصود بهتر انجام میگردد.

بواسطهٔ فوت عباس‌میرزا نایب‌السلطنه بعضی مسائل سیاسی غامض پیش آمده است که برای او اشکالات زیادی تولید نموده و بسیار دشوار مینماید که او بتواند خود را از آنها خلاص گرداند. یک اطلاعات صحیح از اوضاع و احوال دسته‌های مختلف اطراف شاه و احساسات اشخاص در طهران نسبت بمحمد میرزا، برای او خیلی لازم و مفید میباشد و چون او اطلاع داشت که من از تمام آنها باخبرم و با کمال میل حاضر بود از من پذیرائی خوبی بکند. موضوع مذاکرات ما با قائم‌مقام کاملا