بختیاری و مستوفیالممالک و مشیرالدوله و مؤتمنالملک و امثال آنها... وبالجمله در یک هفته قرب هشتاد نفر ناجور و از هر دست و هر طبقه و صنف بمحبس افتادند و غالب آنها را در عمارات قزاقخانه مشرف بمیدان مشق قدیم حبس کرده و از تنگی مکان هر دسته را در اطاقی جای داده بودند.
تلگرافخانه و تلفونخانه، شبانه مانند شهربانی بتصرف در آمد و بازارها باز نشد و مردم حیرتزده و مبهوت با هم صحبت میکردند.
غروب دوشنبه ملتفت شدند که تلفونخانهٔ خط قم و ساوه و عراق آزاد است و اخبار مرکز بدان نواحی داده شده است و باشکال مبهم و گوناگون در آن ولایات شهرت یافته.
منجمله بقم خبر داده شد که قزاقها بالشویک شدهاند و تهران را گرفته و غارت کردهاند، مردم قم ازین خبر وحشت اثر اجناس مغازهها و دکاکین را بخانها برده و پنهان کرده و خود در صحن حضرت معصومه اجتماع نموده بودند.
تا روز سهشنبه بعضی دوایر دولتی باز بود و مابقی بحال تعطیل باقی مانده بود، عصر سهشنبه پستخانه را هم تعطیل کردند و بسایر دوایر نیز حکم تعطیل داده شد، و در همین روز شهرت یافت که سیدضیاءالدین رئیسالوزرا شده است، و مشارالیه لباس خود را تبدیل کرده با کلاه و سرداری بدربار فرحآباد رفته دستخط رئیسالوزرایی خود را از شاه گرفت و شاه در آن دستخط اشاره به «غفلتکاری و لاقیدی زمامداران دورهای گذشته» کرده بود. غروب اینروز دستخط شاه راجع بریاست وزرائی سید ضیاءالدین بولایات ایران مخابره گردید و در همان روز دو ورقه بامضای «رضا میرپنجه رئیس دیویزیون قزاق» منتشر شد: یکی دارای دو صفحه مشتمل بر تملق از شاه و دیگری که عنوانش «حکم میکنم» بود و پس از انتشار چون بدعنوانی داشت بفوریت جمعآوری شد، قریب باینمضمون بود که: حکم میکنم ادارات تعطیل شود حتی ادارهٔ پست و تلگراف مگر ادارهٔ ارزاق، و از ساعت هشت بعد از ظهر احدی نباید از خانه بیرون بیاید و از سه نفر زیادتر نبایستی اجتماع کنند و هر کس مخل آسایش باشد یا بنظامی و آژان (پاسبان) تیر خالی کند ببدترین مجازاتها گرفتار خواهد شد، اجتماعات سیاسی بکلی ممنوع است، تآتر و سینما و عرقفروشیها و قمارخانها هم ممنوع است[۱].
- ↑ قسمتی از این اعلامیه در صفحه ۸۶ ضمن یادداشتهای خصوصی یک صاحبمنصب ذکر گردید، این قسمت هم در ضمن یادداشتهای احمد شهریور موجود بود.