روز ۱۳ نوروز والی و جمعی از رجال بقریهٔ ملکآباد سه کیلومتری شهر مهمان بودند، عصر که درکالسگهای بشهر برمیگشتند حسبالامر رئیسالوزرا مرحوم کلنل محمدتقی خان رئیس ژاندارم خراسان (که قبلا با قوامالسلطنه عهد و پیمان یگانگی بسته بودند و قوامالسلطنه کمال اعتماد را بمشارالیه داشت) مصمم بدستگیری والی شد و اسمعیل بهادر صاحبمنصب ژاندارم را مأمور کرد که والیرا دستگیر کند.
همین که کالسگهٔ والی از دروازه ارک داخل و محاذات سربازخانه یعنی کاروانسرائی که ژاندارمها در آنجا منزل داشتند رسید، جمعی ژاندارم را امر داد جلو کالسگه را گرفتند و خود جلو رفته مطلب را بوالی حالی کرد و او را پیاده کرده بداخل کاروانسرا برده در اطاقی توقیف نمود، و بلافاصله خانهٔ او را محاصره کرد واسبها و فرشهای او و سایر اسبابهایشرا ضبط کردند، و هر کس از اعیان که همراه او بود و از دنبال او وارد شهر شدند گرفتار گشتند و در ظرف یکهفته جماعتی از رجال شهر را دستگیر کردند و روزنامهٔ تازهبهار که تحت مدیریت آقای ملکزاده برادر مؤلف دایر بود نیز توقیف و خود او حبس شد، و گروهی از تجار و آزادیخواهان و دموکراتها را هم حبس کردند و بعینه همان نقشهای که رئیس دولت در مرکز پیش گرفته بود او نیز در خراسان اجرا کرد و الحق که این رویه خلاف سیاست و خلاف منطق بود چه کلنل محمدتقیخان غیر از سید ضیاءالدین بود و سوابق و لواحق ساده و وجههٔ روشن محمدتقیخان و ایمانی که او داشت ضرورت اجرای این نقشه را برای او و سیاست شخصی او مدلل نمیداشت، و لازم بود که محمدتقیخان از ساعت اول بعد از توقیف والی برنجانیدن سایر طبقات مشهد طبق نقشهٔ تهران دست نزند، اینحرکت او موجب شد که سیاست او بعدها در مشهد با افکار عمومی ملایم نیفتاد و نتوانست افکار خراسانرا متوجه خود نماید و در قیامیکه بخلاف حکومت و مجلس چهارم کرد تنها ماند و موفق باداره کردن خراسان نگردید.
باری والی حبس شد و بزودی او را تحتالحفظ بتهران فرستادند و در تهران بامر شاه و دولت حبس شد، و بعد از رفتن سید ضیاءالدین حکم ریاست وزرائی او را در محبس باو دادند!
روابط خارجی سید بعد از تصمیم (خواستن مستشار از دول اروپا و آمریکا)