گفت: شاه که رد شد قزاقها ما را هم که نوکر شاه بودیم راه دادند ولی سید و وزرایش عقب ماندند و از لای صف قزاقها خود را بدنبال شاه انداختند و ابداً کسی بآنها اعتنائی نکرد!
معلوم میشود که رضاخان خود را بشاه چسبانیده بود و بسید اعتنائی نمیکرد، بدیهی است مردم و کسان محبوسین و سیاسیون همه بسید بد میگفتند، در باریانهم بسید بدگوئی میکردند و او در دربار مدافعی نداشت، و این بدگوئیها در دماغ سادهٔ رضاخان که ذاتاً خودخواه و سادهلوح و زود باور بود چه تأثیری میبخشیده است؟
۲۳ ـ شاه از سید رنجیده و ازو میترسید
یکی از اصلاحاتی که سید دست زد تعدیل بودجهٔ مملکتی بود، چنانکه حقوق شهریهبگیرها تا آنوقت بالغ بر چهل و سه هزار تومان در ماه بود، و سید آنرا به بیست هزار و ششصد تومان تنزل داد، همچنین حقوق ماهیانهٔ دربار مصوبه مجلس سوم، سی هزار تومان بود و ناصرالملک در غیاب مجلس آنرا چهل هزار تومان کرده بود، سید ده هزار تومان اضافیرا کسر کرد و شاه بدش آمد و اصرار کرد که همان مبلغ چهل هزار تومانرا دریافت دارد، سید حاضر شد اما در عوض حقوق شاهزادگانرا ببودجهٔ دربار احاله داد ازینعمل که بسیار وطنخواهانه بود هم شاه رنجید و هم شاهزادگان و هم درباریان، دیگر شاهزاده خانمها و سایر شاهزادگان که برای استخلاص فرمانفرما و عینالدوله نزد شاه میرفتند، طبعاً از سید بدگوئی میکردند و این بدگوئیها در دماغ شاه تأثیر میبخشید، شاه راجع باستخلاص بعضی و آسودگی بعضی دیگر بسید توصیه کرد و سید زیر بار نرفت و شاه رنجید.
نقشه کودتای دیگر:
سید از شاه نمیتوانست راضی باشد، زیرا قبلا گفتهایم که طرز فکر و عمل شاه طرزی جدی و سریع و فعالیت اثر نبود و بهمین سبب با دولتهای فعال نمیساخت بلکه با هیچ دولتی نمیساخت، خاصه با دولتی انقلابی چون دولت سید ضیاءالدین، بنابراین بعد از دو ماه شکرآب در میانه حاصل شد، اینجا احمد شهریور اطلاعی داده است که