بجراید سخت تاخته و در آغاز و انجام ابلاغیه بآنها توهین روا داشته است، و نیز چند جا بمسبب و موجد حقیقی کودتا «آقا سیدضیاءالدین» که مشارالیه را مانند سربازان مزدور قرون وسطی اجیر کرده و با وجود تردید و تأنی و مسامحهٔ فراوان او را با خود بمرکز کشیده بود، بد میگوید... بعضی اشخاص کوچکتر از آن بوده و هستند که یک ارادهٔ منظم نظامی را با اراده و عقاید خویش مربوط ساخته و... این معنی را چندین بار تکرار میکند ـ و میخواهد بگوید که آقای رضاخان میرپنجه بوده است که نقشهٔ کودتا را طرح ریخته و سیدضیا را اجیر کرده و فریب داده بمرکز کشانیده است!
هر چند من تردید ندارم که سردار سپه قبل از کودتای سید ضیا با خارجیان ارتباط داشته است و ما شمهای از آن را نگاشتیم و بنا بروایت تلگرافچی اردوی قزاق مقیم منجیل سردار استاروسلسکی روسی بمشارالیه در ضمن شکوه از دسایس انگلیسها برضد خودش گفته است که: هر شب این صاحبمنصب بعد از صرف شام که اردو استراحت میکنند سوار شده باردوی انگلیسها میرود و تا سحر یا تا پاسی از شب آنجا میماند..... لذا حق نبود برفیق دیپلومات خود که پایه و اساس حکومت و ریاست و پادشاهی او را با هوش و جسارت و زیرکی خود بنیاد نهاد این اندازه اهانت روا دارد!
۳۶- مسافرت دوم احمدشاه بفرنگ:
شش ماه از افتتاح مجلس چهارم گذشته بود که سلطان احمد شاه بخیـال مسافرت بفرنگستان افتاد.
اینجا شرحی است که در تاریخ مکی درج شده و ما عین آنرا بدلیل اهمیت پارهٔ از موارد او نقل مینمائیم[۱]:
«از روز ۱۳ ربیعالاول ۱۳۴۰ مرحوم احمد شاه بفکر مسافرت اروپا افتاد چه روزبروز در اثر رفتار و حرکات سردار سپه و سوء نیت او نسبت بمشارالیه این
- ↑ متأسفانه آقای مکی ننوشته است که مأخذ و مدرک این روایت خاصه قسمت سفیر روس از کجاست.