جرائد مخالف هم جرأت اظهار عقیده و اعتراض شدید نداشتند و اغلب آنها در توقیف بودند، مرحوم مشیرالدوله هم از جریان امور ناراضی بود و مایل نبود سردار سپه اینطور اعمال نفوذ نماید ولی نمیتوانست کاری کند و شاه و ولیعهد هم در اروپا بودند و سردار سپه بیستودوسه نفر در مجلس طرفدار پیدا کرده بود.
بالاخره عدهای در حدود شصت و یا هفتاد نفر از آزادیخواهان و معاریف تصیمم گرفتند که بمجلس شورای ملی رفته تحصن اختیار نمایند.
این تصمیم عملی شد و روز ۲۰ شعبان ۱۳۴۰ قمری نامبرده بقیادت و سرپرستی آقایان موسویزاده یزدی مدیر رورنامه پیکار، یمنالسلطنه، یمینالملک، سیدمهدی نبوی و دیگران بمجلس ریخته پس از نطقهای مهیج اجرای قانون اساسی را خواستار شدند و سپس در مجلس تحصن اختیار نمودند.
این عده همچنان در تحصن بودند و مدتی هم از این مقدمه گذشت تا اینکه از طرف سردار سپه نقشهٔ کشیده شد و محرمانه بعضی از آنها را بوسیله پول و از برخی دیگر ملاقاتهائی بعمل آمد و بآنها وعدههائی داده شد که اگر دست از مخالفت بردارند بآنها کمک و مساعدتهای زیادی خواهد شد و آنها را مجبور کردند که در مجلس بین متحصنین اختلاف و نفاق ایجاد کنند و آنها را بجان یکدیگر بیاندازند تا خودشان خسته گشته و از مجلس و تحصن خارج شوند. این نقشه عملی شد و بین آزادیخواهان نزاع در گرفت. مصلحین قوم محرمانه برئیسالوزرا و رئیس مجلس چگونگی را گزارش دادند بالاخره شب قبل از استعفای کابینه، مرحوم مشیرالدوله عدهای از آنها را که عبارت از آقای موسویزاده و یمنالسلطنه و یمینالملک و آقای سیدمهدی نبوی بودند بمنزل خود محرمانه احضار میکند و میگوید من فردا استعفا خواهم کرد و وسیله خروج شما را بطرز آبرومندی بوسیلهٔ کابینه قوامالسلطنه که نامزد این پست است فراهم مینمایم و بالاخره همین قسم هم از تحصن خارج شدند باین معنی که پس از چند روز که از تشکیل کابینه قوامالسلطنه گذشت روزی بمجلس آمده و کاغذی رسمی برئیس مجلس نوشت که قانون اساسی را اجرا و منظور متحصنین را تامین نماید.
عصر روز ۲۶ شعبان ۱۳۴۰ قمری در قرائتخانه جمهور بنابر معمول سخنرانی بود، ضیاءالواعظین که سمت نمایندگی مجلس را داشت بر علیه مشیرالدوله و تقریباً