مذهبی دوباره به حال اوّل آمد.
این پادشاه موسوم به رامسِس سیّم آخرین سلاطین بزرگ مصر میباشد. این فرعون سی و دو سال سلطنت کرده میخواست پادشاهی باشد به شأن و شوکت رامسِس دویّم. بیگانگان را که از دو طرف به مملکت حملهور شده بیرون نمود و آنها از جانب مشرق دزدان صحرا و از سمت مغرب اهالی لیبی بودند. آنگاه مجدداً قبایل بحری بنای دستاندازی را گذاشتند و این دفعه مستقیماً از مشرق آمدند. بعضی با زورقهای بزرگ پاروئی و برخی از راه خشکی یعنی از تنگه سویس و در نزدیک پِلوز در زیر دیوار قلعه معروف به برج رامسِس هم در خشکی و هم در دریا دست به کار جنگ شدند. دهانههای نیل از اقسام سفاین جنگی که پر از مردمان مسلّح بود شبیه به دیواری ضخیم گشته زبده پیادهنظام مصری پهلوی قشون عرّادهدار صف کشیده خلاصه جنگ درگرفت و جنگیان اجنبی مغلوب شدند و بعضی از آنها پی کار خود رفتند، برخی خدمت پادشاه مصر را قبول نمودند و دسته قشون مزدوری تشکیل یافت که به سبک و رسم خود مسلّح بودند. برای آنکه سرحدّات چنانکه باید و شاید امن شود دوازده سال نائره قتال اشتعال داشت. بعد از آن رامسِس سیّم نیز مانند سلاطین سابق در تِبِس به ساختن معابد پرداخت و دیوارهای هر معبد را به نقوش و کتیبههای متعدّد مزیّن ساخت و آن نقش و نگارها و نگارشها از فتوحات فرعون حکایت میکرد. رامسس در یکی از معابد برای خود نیز قصری ترتیب داده یکی از تصویرهای آن قصر صورت شخص اوست که با زوجات خویش مشغول بازی شطرنج میباشد.