۱۳
🟌🟌🟌
در اوائل این رساله نوشتهام که امروز ایرانی ببلائی گرفتار شده که بدتر از آن هرگز ندیده است. این بلای عظیم چیست، این خصم بزرک کیست، از کجا و از چه نژادست، چه حربهای دارد و از ما چه میخواهد؟
نام زشت این دشمن پلید «فکلی» است. فکلی بدخواه و عدوی جان ماست. فکلی بدترین و پستترین دشمن ملّت ایرانست. تعریف کامل فکلی، تعریفی که جامع افراد و مانع اغیار باشد، در یکی دو جمله نمیگنجد و چاره آنست که بعضی از علائم او نوشته شود تا فکلیشناسی آسان گردد:
فکلی را بجامه وشغل و دین و محلّ تحصیل نمیتوان شناخت . آخوند و آخوندزاده، سیّد و عام، فرنگرفته و بغدادندیده، تاجر و تاجرزاده، زن و مرد، استاد و شاگرد، معلم و مدرّس، دیندار و بیدین فکلی بسیارست.
فکلی، ایرانی بیشرم نیمهزبانیست که کمی زبان فرنگی و از آن کمتر فارسی یاد گرفته و مدّعیست که میتواند بزبانی که آن را نمیداند تمدّن فرنگستانی را که نمیشناسد برای ما وصف کند.
فکلی، ایرانی بیحیائیست که چون بهیچ زبان فرنگی آشنا نیست برای آنکه در اصلاح کردن جمیع امور ایران از کسی عقب نماند پیرو هر عقیدهٔ سخیف فکلی نوع اوّلست و از او هم تندتر میرود.
فکلی، ایرانی ناجوانمردیست که از آموختن صرف و نحو سخت آلمانی و فرانسه و تلفّظ بی بند و بست انگلیسی هرگز نمینالد امّا از یاد گرفتن زبان مادری خود گریزانست و ندانستنش را از افتخارات خود میشمرد.
فکلی، ایرانی غافل یا مغرضیست که تصوّر میکند که اگر الفبای فارسی را بالفبای لاتینی مبدّل کنند همۀ ایرانیان یکباره فارسیخوان و فارسی