۱۵
خوب نمیداند دو سه هزار لغت فارسی را زودتر بزشتی تلفّظ کند میخواهد شما را از گنجینهٔ شعر و نثر فارسی محروم کند و اگر امروز با هوشنگ هَناوید نجنگید فردا اگر قویتر شود حکم خواهد کرد که تلفظ «خ» و «غ» را نیز بکلّی از میان ببرید و هر دو را به «ک» مبدّل کنید تا گلوی نازک مادام هَناوید آزرده نشود.
فکلی، ایرانی دروغگوئیست که میگوید فلان مقاله و رساله و کتاب بیغلط را بزبان فرنگی من خود بیمساعدت دیگری نوشتهام و علّت فارسی ندانستنم بدی و سختی فارسیست نه جهل و قصور من و هموطنان خود را آگاه نکرده است که در همه وقت و همه جا اوّل شرط تألیف و تصنیف داشتن قوّه و طبع نویسندگیست و رود سِن ورود تِمز و سایر رودهای ممالک اروپا و امریکا چشمۀ نویسندگی نیست که هر که یک جرعه از آب آنها بنوشد مؤلّف و مصنّف کتاب شود. هوشنگ هَناوید تا امروز بما نگفتهاست که کتاب و رساله و حتّی یک مقالهٔ بلیغ بزبان فرنگی نوشتن برای کسی که زبان وسیع دقیق فرنگی زبان مادریش نباشد محال و درست نوشتن بسیار نادر و بعیدست و کمغلط و عادی و شاگردوار نوشتن نیز ذوق و طبع و حوصله و فکر و کتاب و استاد و بتفاوت زبان از پانزده تا بیست سال وقت میخواهد. هوشنگ که این همه از فرنگ حرف میزند در این باب بما چیزی نگفته است چرا که از بیان این قبیل مطالب و حقایق صرفهای نمیبرد.
هوشنکخان هَناوید ایرانی خودبین خودساز و سیاستباف خود روئیست که چون ماهی یا سالی چند در سفارت ایران در انقره و لندن و پاریس و شهرهای دیگر هفتهای ده دوازده پاره روزنامه را