برگه:تسخیر تمدن فرنگی.pdf/۲۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۹

کردن و این قبیل کارهاست نه شب و روز رقصیدن و شراب نوشیدن.

این اشخاص و امثال ایشان فکلی و دشمن جان شما و منند. مشتی هرزه گوی بیکاره‌اند که نه تربیت ایرانی دارند و نه تربیت فرنگی و با اینهمه میخواهند بزبانی که نمیدانند فرنگی را که نمیشناسند وصف کنند و ما را بدقائق تمدّن فرنگی آشنا سازند و «گزارش کنش و واکنش افزایش هزینهٔ زندگی را برای بایگانی شدن در پروندهٔ وابستهٔ بازرگانی و خشوری کشور با فرّ و بُرز ایران» بپاریس و لندن بفرستند و هر کار بچّگانه و هر عمل مخالف علم و ذوق و مصلحت را پیشرفت علمی و ادبی و تخصّص در علوم و فنون و تجارت و اقتصاد و نمودن راه اصلاح مملکت بنامند. کمر بسته‌اند که زبان و شعر و نثر ما، یعنی وسائل کسب معلومات فرنگی از راه عقل، همه را بعلّت نادانی یا از سر هوسرانی نابود سازند و آثار هر چیز که مایهٔ عزّت و افتخار و رابطهٔ میان ما و تاریخ پر از فراز و نشیب ماست تمام را از میان ببرند. چون فارسی نمیدانند میکوشند که چراغ زبان فارسی را خاموش کنند تا ظلمت سراسر ایران را بگیرد و زشتی فکر و بیذوقی ایشان را کسی نبیند. همّت و حوصلهٔ فارسی آموختن و همزبان شدن با ما ندارند و سعیشان همه آنست که ما را مثل خود یعنی سرگردان و نیمه‌زبان کنند و چرا جز این قصدی داشته باشند؟ تا خزانهٔ شعر فارسی را بر باد ندهند و هر کتاب درست فارسی را بآتش نسوزانند مگر میتوانند کلمات و افکار زشت و نادرست خود را بر کرسی بنشانند و ایرانی عاقل صاحب ذوق را از تفرّج در باغ وسیع و سبز و خرّم فارسی باز دارند و او را بتماشای کلبهٔ محقّر تاریک بدبوی ناپاکی بیاورند که ساختهٔ فکر ناقص وطبع نامستقیم هوشنگ هَناویدست؟