برگه:تسخیر تمدن فرنگی.pdf/۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بنام خداوند جان و خرد

شکر خدا که نمردم و بیرونقی بازار لغت‌تراشی و بی‌اعتباری دکّان لغت‌فروشی را دیدم. غلط‌نویس گستاخ امروز هم کم نیست ولیکن چه خوبست که دیگر درست نوشتن را گناه نمیشمرند و ما را بمطالعۀ نوشتهٔ استادان ملامت نمیکنند و این خود نعمتیست بزرگ و سزاوار شکری عظیم.

عشّاق فارسی که بکمال جمال این زبان دلفریب پی برده‌اند میدانستند که ایّام ذوق‌کشی و لغت‌تراشی نمیماند . فارسی را گاه بازیچهٔ ابلهان و گاه پایمال بیخردان میدیدند و از مشاهدهٔ این حال خون میخوردند امّا کلام دلاویز سعدی را نیز پیوسته در خاطر داشتند که محالست که هنرمندان بمیرند و بیهنران جای ایشان بگیرند و همه را یقین حاصل بود که ایرانی عاقل اگر آزاد باشد بزبان جنّ و پری تکلّم نخواهد کرد و لغت بدآهنگ زشت غلط نخواهد خرید و باین دیبای ظریف گرانبها که بهترین متاع ایرانست وصلهٔ ناهمرنگ نخواهد زد.

جمعی از لغت‌تراشان بظاهر توبه کرده‌اند و لغت‌تراش بی‌پشتیبان بی‌خریدار چه کند که توبه نکند؟ آری مردمانی که لغات زشت نادرست میتراشیدند کارهای دیگر پیش گرفته‌اند و بافتهٔ ذوق نامستقیم و فکر کج ایشان را جزیک مشت بیچارهٔ بی‌یاد و هوش که الفاظ صحیح قدیم را بکلّی فراموش کرده‌اند هیچکس طالب نیست و چرا چنین نباشد؟ مگر تصوّرپذیرست که گلی برنگ و بوی خوش گفتهٔ فردوسی و سعدی